زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب نخوابی» ثبت شده است

ما را همه شب نمی برد خواب

جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ

مثلا شب باشد واز سر بیکاری و حوصله نداری و چند قسمتی فیلم شهرزاد دیدن و همه ی اهل خانه خوابیدن و نداشتن هم صحبتی و کتابهایم زیرزمین اند و نصف شب من چجوری بروم پایین کتاب بیاورم و بخوانم و عمرا این موقع بروم، بیدار ماندم تا صبح آن هم ساعت 7/30 یک روز جمعه ی تابستانی بروم سر یخچال و بستنی پریما دبل چاکلتم را بردارم و بیایم توی اتاق بخورمش. ولی شما فکر میکنید از ترس این است که ممکن است اهل خانه بیدار شوند و بستنی من را به غارت ببرند و تصاحب نمایند و از این چیزهایی که خودتان بهتر چشیده اید و زخم خورده اید و اینها...!

لوکیشن: تخت خواهر کوچیکه با آن پتوی صورتی گل گلی اش...

که مثلا شما نمیدانید کولر اتاقم سرویس نشده و مدتی ست در اتاق این ها اقامت گزیده ام... که صبح بهشان گفتم حس میکنم یک فلسطینی هستم... همینقدر در به در و آواره...و به این اتاق پناهنده! اتاقَِ سالها درش زندگی کردم تا چند سال قبل که شد مال این ها و حق آب و گلی درش دارم... اصلا همینجا میمانم... جنگ جنگ تا پیروزی.

  • . زیزیگلو

سیستم بدنی قمری

جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ق.ظ

اینکه بدن من مطابق ماه های قمری تنظیم شده تا شمسی یا حتی با کلاس هم نشده مثل میلادی شکی درش نیست...

من ماندام در این قسمتش که "شبا باید بیدار بمونم" یی که ظاهرا یادش افتاده دارد ماه رمضان میشود...

  • . زیزیگلو