لعنت به دورى
پنجشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۳ ب.ظ
استادگفت شنىدم شهرتون زلزله اومده،خبر دارى از خونواده ت?
من:کى زلزله اومده?
استاد:دىشب
زنگ زدم خونه چن بار,کسى برنداشت
زنگ زدم خواهرم گفتم از مامان بابا خبردارى?گفت نه منم زنگىدم برنداشتن
زنگىدم گوشىاشون برداشتن
+و من ماندم و اشکهایى که تمامى نداشت...
من:کى زلزله اومده?
استاد:دىشب
زنگ زدم خونه چن بار,کسى برنداشت
زنگ زدم خواهرم گفتم از مامان بابا خبردارى?گفت نه منم زنگىدم برنداشتن
زنگىدم گوشىاشون برداشتن
+و من ماندم و اشکهایى که تمامى نداشت...
- ۹۳/۰۷/۲۴