زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

خودت میبودی قشنگ تر بود

پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ق.ظ

چقدر امروز حرفش روی دلم سنگینی کرد... که هیچ چیزی نتونست خوشحالم کنه. خدا شاهده که جز از روی محبت نبود حرفم...

من هی پست نوشتم هی پیشنویس کردم هی منتشر نکردم. ولی این مسئله خیلی اذیتم کرد... دو نفر اینجا خوب نیستن. ظاهرشون خوبه ولی پشت سر بدن. نه تنها در حق من...در حق همه. یکیشون ترم یک باهام هم اتاق بود و صد هزار مرتبه شکر که رفت یه سوئیت دیگه. حالا که فکرشو میکنم میبینم ازش متنفرم... از نمایشی که جلوم بازی میکنه و تظاهر میکنه چقدر از دیدنم خوشحاله هم متنفرم...از تمام حرفایی که زد و به گوشم رسید و منو خورد کرد هم متنفرم. از اینکه جلو روم تعریفمو میده ولی پشت سرم از هر توهینی دریغ نمیکنه هم متنفررررم.ولی با این وجود خیلی وقته که کاری به کارش ندارم و به همون سلام و علیک موقع دیدنش بسنده میکنم.... حالا حساب کنید یکی از هم کلاسیای صمیمیم دو ترم پیش از ما جدا شد و رفت پیش این... خیلی با هم صمیمی بودیم... ولی اخلاقش شده بعد از دو ترم عین همون... چقدر ظاهرش و شخصیتش و رفتارش عوض شد... امروز فهمیدم چقدر عین اون فکر میکنه... حالا من نخواستم بگم چه حجم از تنفر با حرفی که امروز زد و دلمو شکوند ازش تو دلم موند... بچه ها گفتن که فلانی چرا اینجوری شده و چرا جوابتو و جوابمونو اینجوری داد؟!

+هی پست میزارم که خودمو سبک کنم...هی پیشنویس میشن...

+خیلی ناراحتم... واقعا نمیدونم چیکار کنم... هی میخوام بی توجهی کنم ولی...

  • . زیزیگلو

نظرات  (۱۱)

  • خانم فـــــ
  • چقدر از این مدل زندگی تو خوابگاه که مجبوری 100 نفر با اخلاقای گند رو تحمل کنی متنفرم
    جالبه اکثرا دست پیش رو هم میگیرن که پس نیوفتن، از بس کارنامشون خرابه، 
    یکی از اشتباهات زندگیم 4 سال تو خوابگاه بودنه
    همین الان هم از یه سریاشون متنفرم:(
  • فیشـ ـنویس
  • چقدر دیدن و داشتن چنین دوستانی انرژی منفی تولید میکنه ...
  • زینـب خــآنم
  • دیگ همنشینش نیستی ، فک نمیکنم در حد اون همنشینش بتونی روش تاثیر بذاری
    ولی شاید یک گفتمان با محبت و آروم بتونه لااقل خودتو آروم کنه ، متن ُ اس ُ اینا نه ، صحبت حضوری ؛ ک احیانا سوتفاهم هم پیش نیاد
    کمال همنشین اثر کرده بهش دیگه :(
    آدمایی که پشت سرت حرف می زنن دقیقا به همونجا تعلق دارن: پشت سرت
    جاشون بذار... 
  • عاشق بارون ...
  • چقدر بده همچین اتفاقی. بارها دیدم دور و برم.
    ولی واقعاً این هایی که دو رو هستن خیلی هنرمندن ها! :| مثل بازیگران دیگه! خیلی استعداد دارن واقعاً.
    من اینجور وقتا میگم همین که خدا خودش شاهده همه چیز هست و این وسط اونه که قضاوت اصلی رو انجام میده آروم میگیرم با این فکر
    خوبیش اینه مجبور نیستی سالهای سال باهاشون زندگی کنی و از خانواده و فامیلت نیستن
    سر نماز اینارو به خدا هم بگو ممکنه اشکم بریزی ولی بهت قوت قلبی میده که دیگه ازشون ناراحت نشی و بسپریشون دست خدا:)
    خودت رو ناراحت نکن خلایق هر چه لایق
    از این آدما زیادن
    خودتو اذیت نکن...
    میفهمم چی میگی اما گاهی نوشتن هم ادمو سبک نمیکنه
    هرکسی لیاقت دوستی با تورو نداره...هرکسی لیاقت مهربونیای تورو نداره...وقتی کسی انقد بی لیاقته چه ارزشی داره که چی میگه یا چجوری باهات رفتار میکنه؟ :)

    پیش نویس نکن...هرچی دلت خواست بذار...اینطوری سبک تر میشی.. :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی