دفترچه راهنمای انسانی
پنجشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۳ ق.ظ
کاش خدا وقتی یه بنده ش رو می آفرید، یه دفترچه راهنما هم کنارش میذاشت.
پیام های کوتاه
-
۸ اسفند ۹۳ , ۲۲:۳۴آی لاو کت!
-
۲۷ بهمن ۹۳ , ۱۹:۲۴اینا دور و بر من آفتابی نشن!
-
۹ بهمن ۹۳ , ۱۷:۰۶عوض کنید صدای پیامتونو!
-
۹ بهمن ۹۳ , ۱۶:۵۸چکش قرمزه هستش!
-
۶ آبان ۹۳ , ۱۸:۴۱خوابم می آید
-
۲۵ مهر ۹۳ , ۰۲:۲۶عنوان"..."باشد بهتر است
-
۲۵ مهر ۹۳ , ۰۱:۳۳امشب همه دپ بودن
-
۲۴ مهر ۹۳ , ۲۰:۱۳لعنت به دورى
-
۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱:)
-
۲۳ مهر ۹۳ , ۰۳:۵۰zizi chef
بایگانی
- تیر ۱۴۰۰ (۱)
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۲)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۲)
- دی ۱۳۹۷ (۱)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۱)
- خرداد ۱۳۹۷ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- دی ۱۳۹۶ (۳)
- آذر ۱۳۹۶ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۲)
- شهریور ۱۳۹۶ (۸)
- مرداد ۱۳۹۶ (۸)
- تیر ۱۳۹۶ (۶)
- خرداد ۱۳۹۶ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۸)
- فروردين ۱۳۹۶ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۵ (۲۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲۲)
- دی ۱۳۹۵ (۴۵)
- آذر ۱۳۹۵ (۳۸)
- آبان ۱۳۹۵ (۱۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۴۲)
- شهریور ۱۳۹۵ (۲۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۴۵)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۲۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲۲)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳۲)
- دی ۱۳۹۴ (۱۴)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۱)
- آبان ۱۳۹۴ (۳۴)
- مهر ۱۳۹۴ (۵۳)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱۸)
- مرداد ۱۳۹۴ (۳۰)
- تیر ۱۳۹۴ (۴۵)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۳۰)
- فروردين ۱۳۹۴ (۵۷)
- اسفند ۱۳۹۳ (۳۹)
- بهمن ۱۳۹۳ (۳۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۳ (۲۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۲۳)
- مهر ۱۳۹۳ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۳ (۲۸)
- مرداد ۱۳۹۳ (۸)
- تیر ۱۳۹۳ (۳)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۳)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۴)
موافقم شدید...
پاسخ:
فقط حیف که افسانه س
فقط حیف که افسانه س
خدای حکیم این کار رو انجام داده،
دفترچه ی راهنمای انسانی،"قـــرآنـه" . .
.
روزی حضرت آیت الله بهجت-رحمة الله علیه-فرمودند-به این مضمون-که:
یک کتابی هست که پاسخ همه ی سوالات وشفای همه دردهاوهمه دعاهادر اون اومده . .
راوی میگه من قلم وکاغذ آماده کردم تااسم اون کتاب رو بنویسم واز کتابخانه ی آستان قدس رضوی بگیرمش!
پرسیدم آقا اسم اون کتاب رو بگین تا من یادداشت کنم!
آیت الله بهجت لبخندزدندوفرمودند:اسمش قرآنه ^ـ^
.
فیه شِفاء للناس . .
و
تبیانٌ لکلِ شیء . .
پاسخ:
آیت الله بهجت هم خیلی باحال بودنا... در هین سادگی هر چیزیو خیلی قشنگ توضیح میدادن...
آیت الله بهجت هم خیلی باحال بودنا... در هین سادگی هر چیزیو خیلی قشنگ توضیح میدادن...
علامه حسن زاده آملی:
"عزیز من! اگر منِ پیرمرد شکسته باشم تکلیف معلوم است. تو چرا این‌گونه شکسته‌ای؟ چرا شاداب نیستی؟ چرا افسرده هستی؟ چرا رنگ و روی‌ات این‌گونه است؟ چه کرده‌ای؟ چه می‌خوری؟ انسان بیچاره و دگرگون می‌شود. «الخیرُ فى یدَیک و الشَّرُ لَیسَ إلَیک» او که بد نیافریده است. آیا شما این ساعتی را که به دست بسته‌ای هر جور که بخواهی می‌توانی کوک کنی؟ قاعده و آداب ندارد؟ ماشین تو، هواپیمایی که پرواز می‌کند، قاعده و ترتیب و قانون ندارد؟ هر جوری می‌شود او را راند؟ یک چرخ خیاطی می‌خواهید بخرید به شما دفترچه می‌دهند که چگونه با آن کار و از آن مراقبت کنید. این دفترچه، دین این چرخ است. آن ماشین، هواپیما و ... دین دارند. صنایع همه دین دارند. اینها که همه ساخته‌های شما هستند، دین دارند؛ آن وقت تویِ انسان، بی‌دین و دفترچه راهنما و دستورالعمل هستی؟ آن کسی که شما را آفریده این دستورالعمل را به شما نداده است؟ چه می‌کنیم که کار به جایی می‌رسد که همه چیزمان را از دست می‌دهیم؟"
http://www.farsnews.com/13941227000360
"عزیز من! اگر منِ پیرمرد شکسته باشم تکلیف معلوم است. تو چرا این‌گونه شکسته‌ای؟ چرا شاداب نیستی؟ چرا افسرده هستی؟ چرا رنگ و روی‌ات این‌گونه است؟ چه کرده‌ای؟ چه می‌خوری؟ انسان بیچاره و دگرگون می‌شود. «الخیرُ فى یدَیک و الشَّرُ لَیسَ إلَیک» او که بد نیافریده است. آیا شما این ساعتی را که به دست بسته‌ای هر جور که بخواهی می‌توانی کوک کنی؟ قاعده و آداب ندارد؟ ماشین تو، هواپیمایی که پرواز می‌کند، قاعده و ترتیب و قانون ندارد؟ هر جوری می‌شود او را راند؟ یک چرخ خیاطی می‌خواهید بخرید به شما دفترچه می‌دهند که چگونه با آن کار و از آن مراقبت کنید. این دفترچه، دین این چرخ است. آن ماشین، هواپیما و ... دین دارند. صنایع همه دین دارند. اینها که همه ساخته‌های شما هستند، دین دارند؛ آن وقت تویِ انسان، بی‌دین و دفترچه راهنما و دستورالعمل هستی؟ آن کسی که شما را آفریده این دستورالعمل را به شما نداده است؟ چه می‌کنیم که کار به جایی می‌رسد که همه چیزمان را از دست می‌دهیم؟"
http://www.farsnews.com/13941227000360
پاسخ:
پس دین...دفترچه ی راهنماس
پس دین...دفترچه ی راهنماس
نمیدونم تا حالا پیش اومده براتون یا نه... این که آدم دینو سر لوحه ی خودش قرار میده و میگه مگر نه اینکه این صراط مستقیمه... مگر نه اینکه وصیت پیامبر بود دین و قرآن در کنار همن و اونا رو واسه ما گذاشت و توصیه کرد "بهشون تمسک بجویید" ... مگر نه اینکه قرآن گفته خیر امور اوسطها... آیا این که آدم راه همین دین رو در پیش بگیره همون مصداق"اوسطهاس" ؟
یا افراطیه؟
من خیلیا رو دیدم که خودشومو با محیط وفق میدن... اینکه تو مجالسشون رقصشونو دارن و توی روضه هم عزاشونو... با محیط خودشونو تغییر میدن... نمیدونم اینا دارن راه اوسطها رو میرن یا اونایی که راه دینو میرن...
انقدر حرف دارم...
کسی هم نیست جواب اینو بهم بده...
اگر از همونا که متغیرن بپرسم میگن وضع خودشون وضع مطلوبه ... که حد متوسط رو تو هرچی در نظر میگیرن...
اگر از یه آخوند بپرسم میگن راه دین...
یه جواب درست میخوام
البته من راهمو میدونم... ولی یه جواب درست میخوام...
اینکه یه نفر به من گفت فلانی مذهبی هستی... آیا این مذهبی بودن همون راه اوسطه نیست؟
نمیدونم...
شایدم مذهبی بودن افراطیه...
خیر امور اوسطها،
منتهی میانه روی، به معنی رفتن میانه ی حق و باطل نیست!
میانه روی تو راه حقه، نه تو راه باطل!
به این نمی گن میانه رو، به این میگن مُذَبذَب! وگرنه خلاف دستور خداوند عمل کردن، میانه روی نیست، کج رویه!
خودشون رو با محیط وفق نمیدن، جرأت انجام کار درست رو ندارن یا توانایی تاثیرنپذیرفتن از محیط رو ندارن
خیر امور اوسطها آیه ی قرآن نیست، اما حدیثی به این مضمون داریم
مثالش هم، شاید مثلا این که فرموده اند :
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿۶۷سوره فرقان﴾
و آنان هستند که هنگام انفاق (به مسکینان) اسراف نکرده و بخل هم نورزند، بلکه احسان آنها در حد میانه و اعتدال باشد.
این میشه خیر الامور اوسطها. تو راه حق!
نه این که من یه روز در میون گناه کنم بشه اوسط!
نه این که من حق و باطل رو مخلوط کنم بشه اوسط!
نه این که من خلاف دستور خدا عمل کنم، بین هوای نفسم و دستور خدا عمل کنم، بگم دارم میانه روی می کنم!
این میانه روی نیست، این تَذَبذُب هست:
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَى یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۱۴۲﴾
همانا منافقان با خدا مکر و حیله می‌کنند و خدا نیز با آنان مکر می‌کند، و چون به نماز آیند با حال بی‌میلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند. (۱۴۲ سوره ی نساء)
مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا ﴿۱۴۳﴾
دو دل و مردّد باشند، نه به سوی مؤمنان یکدل می‌روند و نه به جانب کافران. و هر که را خدا گمراه کند پس هرگز برای او راه هدایتی نخواهی یافت. (۱۴۳)
منتهی میانه روی، به معنی رفتن میانه ی حق و باطل نیست!
میانه روی تو راه حقه، نه تو راه باطل!
به این نمی گن میانه رو، به این میگن مُذَبذَب! وگرنه خلاف دستور خداوند عمل کردن، میانه روی نیست، کج رویه!
خودشون رو با محیط وفق نمیدن، جرأت انجام کار درست رو ندارن یا توانایی تاثیرنپذیرفتن از محیط رو ندارن
خیر امور اوسطها آیه ی قرآن نیست، اما حدیثی به این مضمون داریم
مثالش هم، شاید مثلا این که فرموده اند :
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿۶۷سوره فرقان﴾
و آنان هستند که هنگام انفاق (به مسکینان) اسراف نکرده و بخل هم نورزند، بلکه احسان آنها در حد میانه و اعتدال باشد.
این میشه خیر الامور اوسطها. تو راه حق!
نه این که من یه روز در میون گناه کنم بشه اوسط!
نه این که من حق و باطل رو مخلوط کنم بشه اوسط!
نه این که من خلاف دستور خدا عمل کنم، بین هوای نفسم و دستور خدا عمل کنم، بگم دارم میانه روی می کنم!
این میانه روی نیست، این تَذَبذُب هست:
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَى یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۱۴۲﴾
همانا منافقان با خدا مکر و حیله می‌کنند و خدا نیز با آنان مکر می‌کند، و چون به نماز آیند با حال بی‌میلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند. (۱۴۲ سوره ی نساء)
مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا ﴿۱۴۳﴾
دو دل و مردّد باشند، نه به سوی مؤمنان یکدل می‌روند و نه به جانب کافران. و هر که را خدا گمراه کند پس هرگز برای او راه هدایتی نخواهی یافت. (۱۴۳)
پاسخ:
مثلا یکی مثل آیت الله بهجت...خودشو رو به اون میانه رویه نزدیک کرده یا فراتر رفته؟
مثلا یکی مثل آیت الله بهجت...خودشو رو به اون میانه رویه نزدیک کرده یا فراتر رفته؟
اگر میانه روئه پس افراطی کیه؟
یعنی ما با انجام دادن همه ی دستورات دین میانه رو میشیم با افراطی؟
همه ی دستورات منظورم اون چیزاییه که میدونیم و باید رعایت کنیم اعم از تکالیف شرعی و عبادات و غیره و ذلک...نه اینه تمام دعاهای مفاتیح رو بشینیم بخونیم، نه!
مذبذبین رو هم نمیدونستم،ممنون جهت افزایش بار اطلاعاتی!