زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

دیگه آخرشه...

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ب.ظ

آی خدا...این روز آخری بدجور دلم گرفته... صبحش اومدم تو اتاق دور از همه گریه کردم و بدون روشن کردن کولر همونجا توی گرما خوابم برد... خدایا تورو به این ماه عزیز و این سفره ی پر برکتت هنوز با اینکه کمتر از یه ساعت مونده و  تموم نشده ، حالا که منو قابل دونستی و مهمونم کردی، دست خالی بیرونم نفرست...

دلمو گیر جایی نکن که هیچ سنخیتی با من نداره... اگه چیزی بود که قرار نبود مال من باشه، مهرشو به دلم ننداز... دلمو به جایی گره بزن که رضات توشه.. که میدونم باهامه... که میدونم مال خودمه...
دلم جای خودته خدا... جای خودتو کسایی که دوست دارن... دور و ورم کسایی رو بزار که دوست دارن... همه با هم خدایی بشیم... بشیم عین گلای آفتابگردونی که میچرخن سمت نور... مگه نه اینکه "الله نور السماوات و الارض"...؟
چشم به دستای کرمته... بی برکتم نذار... نزار با چشمای گریون و دلی داغدار از پای سفره ت پاشم بگم شاه بر من کرم نکرد... خدایا نبینم غمین باشی ازمن؟ جدا کن هرچیزیو که من باهاش دلتو میشکونم... دل اماممو میشکونم... آی خدا بگو اون خوبترین خوب زودتر بیاد که فقط تویی که میدونی کی وقت ظهورشه... دلم واسش تنگه... راس میگم خدا... میفهمم حالا معنی انتظارو... من صاحب دارم... صاحب الزمان صاحبمه... ببخش آقا جان که دلتو شکوندم... حق الناس کردم در حق بهترین خلق خدا... ببخش سید و سرورم... قول میدم آدم شم... بهت قول میدم... 


گفتم شبی کنار تو افطار میکنم

آقا نیامدی! رمضان هم تمام شد...


 اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِکُ الْعِصَمَ ... 

  • . زیزیگلو