فقط میتونم بگم قیافه ش آشنا بود :دی
دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ق.ظ
رفتیم خونه داییم عید دیدنی
یه ساعتی گذشت...از فامیلای اون یکی خونوادشون اومدن خونشون...
ما اومدیم پاشیم و اونا تازه وارد شدن که برخورد و رو در رویی و سلام و علیک رخ داد... یه دختره رو میبینم که خیلی قیافه ش آشناس... باهاش دست میدم و یکم فکر میکنم و میگم: اسمت زینبه؟! میگه آره! میگم من تورو کجا دیدم؟! میگه همکلاس بودیم! با یه خنده ی تصنعی ضایع میگم آهااا آره راس میگی!
+اصن یادم نمیومد خب! فک کنم فقط سال پیش دانشگاهی همکلاس بودیم و از همونایی بود که ردیف آخر مینشست و هیچ وقت هیچ برخوردی با هم نداشتیم و هیچ کلمه ای بینمون رد و بدل نمیشد و هیچ شناختی ازش نداشتم... وگرنه مگه میشه یادم بره؟! مگه داریم؟!
+شده بود عروس خونواده ای که اومدن اونجا...
- ۹۵/۰۱/۰۲
آدم ک قرار نــیس قیافه هرکسی ُ ک دیده یادش بمونه !