زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

فقط میتونم بگم قیافه ش آشنا بود :دی

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ق.ظ

رفتیم خونه داییم عید دیدنی

یه ساعتی گذشت...از فامیلای اون یکی خونوادشون اومدن خونشون...

ما اومدیم پاشیم و اونا تازه وارد شدن که برخورد و رو در رویی و سلام و علیک رخ داد... یه دختره رو میبینم که خیلی قیافه ش آشناس... باهاش دست میدم و یکم فکر میکنم و میگم: اسمت زینبه؟! میگه آره! میگم من تورو کجا دیدم؟! میگه همکلاس بودیم! با یه خنده ی تصنعی ضایع میگم آهااا آره راس میگی!


+اصن یادم نمیومد خب! فک کنم فقط سال پیش دانشگاهی همکلاس بودیم و از همونایی بود که ردیف آخر مینشست و هیچ وقت هیچ برخوردی با هم نداشتیم و هیچ کلمه ای بینمون رد و بدل نمیشد و هیچ شناختی ازش نداشتم... وگرنه مگه میشه یادم بره؟! مگه داریم؟!


+شده بود عروس خونواده ای که اومدن اونجا... 


  • . زیزیگلو

نظرات  (۴)

  • زینـب خــآنم
  • تعارف نــکن خب ، میگفتی یادم نــمیادت  : دی
    آدم ک قرار نــیس قیافه هرکسی ُ ک دیده یادش بمونه !
    پاسخ:
    نه دیگه...اوضاع یه جوری بود نمیشد بگم!
  • ماهی سیاه کوچولو
  • من در دوران دبیرستان فقط شش تا از بچه ها رو اسم و فامیلشونو میشناختم
    هنوزم البته  همونا رو میشناسم از دبیرستان فقط :/
    پاسخ:
    شما دیگه واقعا خسته نباشی! :))
    دبیرستان ک نگو حتی دانشگاه هم فقط ی عده خاصی رو یادمه:)
    پاسخ:
    تو به نظرم یکم اوضات خرابه همشهری :))
    برو از خدا بترس! برووو! ؛)))
    حالا من ترجیح میدم عیدی نگیرم، خیلی خجالت می کشم!!!

    چه بامزه که عروس فامیلاتون شده بود:دی :) چه زود مردم عروس میشن اصلا... وا
    پاسخ:
    خجالت چیه؟! اصن اگه روت نمیشه تا من بیام عیدیای تورو بگیرم!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی