سرگذشت موهای امروز!
يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۱ ق.ظ
مثلا هم خوابگاهی هایت نگذارند موهایت را ببندی و بگویند: "فقط باید باز بزاریشون و وای بحالت ببینیم میبندیشون" و تو :|
و از حمام که آمدی بیرون و موهایت نم داشت و باز هم بود دستت را بگیرند ببرند توی اتاق و برایت دوگوشی ببافند و تو را به یاد دوران مهد کودک و جودی ابوت بیندازند :|
بعد آخر شب که موهایت را باز کردی فرفری شده باشند به خاطر محکم بافته شدنشان! و هی تو ذوق کنی و هی بروی طبقه های بالا و پایین و هی به بچه ها نشان بدهی موهای پیچ پیچی ات را و هی بگویی: یکم بیشتر نگام کنید میخوام برم!
بعد هم هی قر های ریز و درشت بریزی!
- ۹۴/۰۹/۰۸