زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

دوباره وقت آمپول زدن است!

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ب.ظ

هروقت میخواهند من را راهی کنند حس کودکی را دارم که میخواهند آمپولش بزنند...

دقیقا با همان حالت، با همان حس .تنها فرقش این است که دردش تمام نشدنیست،فقط شاید کمی کم شود... تا روزی که برگردم.


12 ساعت چیز کمیه؟!

و کماکان من خونه م! :))



  • . زیزیگلو

نظرات  (۶)

ای بابا!!!
فاز دخترا چیه که تا یه پسر باهاشون صحبت میکنه ذوق مرگ میشن و میان به دوستاشون پز میدن؟!!!
به خدا خبری نیست:/D
پاسخ:
داشتم میگفتم که میشماسمش!
کافر همه را به کیش خود پندارد!
خودت تا وقتی به دختر میبینی ذوق مرگ میشی
حرصمو دراوردی میفهییییی؟! داغوووونم کردی! :)))
  • مهدی ابوفاطمه
  • لایک
    پاسخ:
    :)
    خخخخخخ

    من خودم اونقدر دخترا پشت سرم حرف میزنن دیگه عادت کردم!!
    بعدم کی گفته من ذوق میکنم؟!!!
    پاسخ:
    من!
    من میگم!
    خودتو به اون راه نزن!
    میدونم ..دخترا چشم دیدنتو ندارن!
    حالا اینکه من خوشم میاد که دلیل نمیشه!!
    پسرا تو سن من از الاغ ماده هم خوششون میاد چه برسه به دختر!!!
    ولی برا شما خوب نیست که همش پسرای دانشگاه رو آنالیز کنین:/D
    پاسخ:
    من به پسرای دانشگامون نگاهم نمیکنم!
    یدونه هم تو کلاسمون داشتیم که اونم دیگه ننیاد!

    برو برو از خدا بترس!
    هنوز یادم نرفته توی کامنتت توی چند پست قبل نوشته بودی کاش من جای همکلاسیت بودم، یه پسر بین 50 تا دختر!
    (((: .
    من گاهی این دیالوگ هامون( دیالوگ های خودم با بعضی دوستان ) رو عاشق می شم :دی.
  • اسی بولیده
  • دلبندم باید بگی چشمتون به جمال منورم روشن میشه!!
    پاسخ:
    همین که تو میگی! ؛)
    ولی چه جمله ی سختی شد مال تو! :|

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی