سوتی هم خو نمیشه ندیم...!
يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۵۶ ب.ظ
رفتیم امروز دکتر بینایی سنج واسه چکاپ چشامون
بعد دکتر هی این عینک مسخره رو میزد رو چشامون منم سعی میکردم عین یه دختر عقل رفتار کنم سوتی ندم...
خدا نمیخواد انگار!
بعد دکتر که به چپ چپ به راست راست کرد چشامو گفت عینک داری؟
گفتم آره
دست کردم تو کیفم و دنبال عینک گشتن...
دستمو کشدم جلو که ازم بگیرش
با یه نگاه عاقل اندر سفیهی بهم نگا کردو با یه لبخند که معلوم بود خودشو گرفته گفت هول نشو هول نشو...!
منم مات و مبهوت نگاش کردم بینم چی میگه...من که اصلا هول نیستم هیچ، عین خیالمم نیس...!
نمیگرفتش...!!
یه لحظه نگا به دستم کردم دیدم هعی وایِ من!
(با حالتِ صدای علی ضیا خوانده شود!)
گوشیمو گرفته بودم سمتش...!!!
مامانمو خواهرم تا این صحنه رو دیدن پقی زدن زیر خنده!
منم که داشتم میترکیدم!
فضای شادی فراهم شد 5 دقیقه خندیدیمو اشک ریختیم!
دیگه من تا آخرش هی یادم میومد و صحنه عین یه فیلم از جلو چشام رد میشد خنده م میگرفت...!
اینم منم!
- ۹۳/۰۶/۰۹
با تبادل لینک موافقید؟
مارا با نام پاتوق هواداران مهرداد صدیقیان لینک کنید و بعد به ما خبر دهید.
با تشکر
http://mehrdadsedighian.blog.ir