زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

من کم حرفم،جدی!

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

همان روزی که صبحش رسیدم خانه که همه را بیدار کردم که پتو دزدی کردم...همان روز! شبش مامان زنگ زده (چون که مامان الان خانه نیست و من از وقتی که آمده ام مامان را ندیده ام،چون مامان الان یک جای دیگری در حال برگزاری امتحاناتش است.یعنی بهتر بگویم،یعنی قبلا هم بهتر گفته ام ولی خب دوباره بهتر تر میگویم! :من و مامان و بابا و خواهرم هر 4تایی دانشجوی ترم 2 هستیم(یعنی بودیم ترم 2مون تموم شد!) و با هم همگی سال 93 قبول شدیم و رفتیم دانشگاه! با این تفاوت که مان و بابا هم درس میدهند و هم درس میخوانند. بعد همین که من امتحاناتم تمام شد،مامان امتحاناتش شروع شد و من آمدم خانه و آی دیدنت سی مامی...استیل نو!)

خلاصه اینکه شبش مامان زنگ زده و حال و احوالپرسی و اینها! آبجی کوچیکه گوشی را گرفته برده پشت در اتاق که مثلا یواشکی حرف بزند بعد من گوش میدادم(یعنی نه اینکه بخواهم گوش بدهم،اینکه کار من گوش نکردن هست هم واضح و مبرهن(درست نوشتم؟!) است ولی خب چون در مورد من بود گوش دادم!)

به مامان میگوید:مامان آجی از وقتی که اومده همش داره حرف میزنه!

من :| تازه امروز صب رسیدم :|

+ :))

  • . زیزیگلو

نظرات  (۱۳)

خب کمتر بحرف :|
پاسخ:
حیفه من که اینهمه ماجرای جالب براشون تعریف کردم...
قهرم اصن!
نالاحت نباش:(
اصلا بیا برا خودم تعریف کن
پاسخ:
نه من دیگه قهرم :|
سکوت میکنم!

حالا خوابن بذار بیدار شن شروع میکنم دوباره!
الان دارم یکم انرژی کسب میکنم!
من هم بسیاارکم حرف تشریف دارم (^_^) جای مادرم خالی که بگوید خیلییییییی
پاسخ:
:))))
از دخترای کم حرف خوشم نمیاد!
  • فیروزه ای
  • خخخخخخخخ
    حالا چی میگی که انقدر دلش خونِ از دستت؟
    پاسخ:
    از هر دری سخن میگم!
    همه چی! هر چی به ذهنم برسه!
    من کم حرف نیستماا کم حرفی که گفتم از باب خنده بود :)
    یک چیزی هستم اتفاقا تو مایه های آن شرلی (ازجهت یه بند حرف زدن)
    پاسخ:
    متوجه شدم!
    واسه همین گفتم از دخترای کم حرف خوشم نمیاد! ولی من یه دوست دام خیلی هم صمیمی هستیم اون برعکس من خیلی کم حرف و آرومه! اولین روزی که دیدمش فکر نمیکردم من هرگز بتونم با این بشر دوست بشم!
    ولی طبع هر هدمی یه چیزی عکس خودشو میپسنده دقیقا!
  • مستر نیمــا .
  • گناه داره خو.کمتر حرف بزن:))
    پاسخ:
    +نظر شما را به تصویر کامنتی که در همین پست قرار داده شده جلب میکنم!
    من تو صحبتام خیلی نکات ارزنده ای(!!!) بهشون متذکر میشم خب! 
    دلت میاد من یه گوشه ساکت بشینم! اصن سخته برام!
    همون 12 ساعتی که آروم و بدون هیچ حرفی تو اتوبوس نشستم واسه کل عمرم بسسسه!
    بلی بلی
    آدم ها اون چیزی رو دوست دارن که خودشون ندارن :)
    منم همچین دوستی دارم..(^_^)
    پاسخ:
    اکثرا همینجوری ان اگه دقت بکنی...
    دوستا..زن و شوهرا و...
    :/

    :\
    پاسخ:
    😊
    الهی کم حرف تر بشوم...الهی
    پاسخ:
    الهی الهی! :))
  • دانشجوی کلاس اول دبستان
  • سلام

    پرحرفی شاید نشان از اتفاقات زیاد باشد ....


    پاسخ:
    سلام
    +خدا رو شکر یکی پیدا شد که مارو درک کنه! دم شوما گرم :)
    خوبی زیزیگولو؟ :)
    پاسخ:
    خوبم :)
    تو کدوم نگینی؟!
    نگین وب حاجی؟
    اُه اُه چه خواهری!!!
    باز اگه داداش بود یه حرفی.
    منو خواهرم شبا قبل خواب این قدر حرف می زدیم که مامانم بعد از ده بار اومدنو تذکر دادن آخرش یکی رو از اتاق بیرون می کرد بره تو هال بخوابه، معمولاً  هم منو:(
    پاسخ:
    ما انقدرررر حرف میزدیم و میخندیدیم که مامانمم 100 بار تذکر میداد افاقه نمیکرد!
    اولش یکم آروم حرف میزدیم ولی بعدش یادمون میرفت!
    تا صدای پای مامانمو میشنیدیم خودمونو به خواب میزدیم!
    الان که تازه اومدیم من که واتس ندارم ولی خواهرم یکم سرگرم واتس اپو دوستاشه
    قدر دوران قبل از دانشگاهتو بدون...
  • ♛ ♛ آرین ♛ ♛
  • خخخخخ هر چقدر میخواید حرف بزنید به کسی هم اهمیت ندید (:

    + استیل نو --> آنتیل نو
    پاسخ:
    ممنان و تشکرات :)
    کلن همینجوری ام!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی