زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

کسانی که همیشه در یادم خواهند ماند

يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۴۵ ق.ظ

یه آقایی هست به اسم نادری، 

تاسیساتی خوابگاه و  دانشگاهه.اگه لوله ای بترکه یا سینک آبش نره پایین یا لوله ی هود کنده باشه یا تختامون صدا بده یا موش بیاد تو خوابگاه، یا آبراه کف آشپزخونه بگیره یا دوش لامپ حمومو خیس کنه (اینا همه اتفاقاتی بود که ترم پیش واسمون افتاد!)ترتیب کارشو میده

یه بار اومده بود تو سوئیتمون، واسش شربت درست کردم.از اون موقع منو یادش مونده. هر موقع میبینه منو، سلام میکنه و یه لبخند تحویلم میده.البته من خودم پیش دستی میکنم و بش سلام میکنم، از بس که من با ادبم!!

تو خیابون داشتیم میگشتیم(همینجا، نه اونجا!) یه آقایی سوار موتور بود، عین آقای نادری تند میرفت و لباساش باد میخورد.یادش افتادم!

من اگه واسه هیشکی دلم تنگ نشه واسه آشپزمونو آقای نادری قطعا دلم تنگ میشه.


+بعضی وقتا کسایی که نقش پررنگی توی زندگیت ندارن، باعث دلتنگیت میشن...بدون اینکه خودشون بدونن...

  • . زیزیگلو

نظرات  (۵)

خب بیچاره ها تقصیری ندارن
پاسخ:
آره خب...ولی واسم مهم ان!
موافقم
:"(
پاسخ:
:)
کل من علیها فان

پس دلیلی برای دلبستگی نباید داشت
پاسخ:
آره خب :/
معلومه که اصلا حرفمو قبول نکردید
پاسخ:
خیر، شما در اشتباهید
کاملا قبول کردم اتفاقا
به چی می خندی؟؟؟

پاسخ:
کی خندید؟!
من و مهندس تا الان بحثمون گریه بود!!

+خواستی،اون بالای صفحه ایمیلم هست.اد کن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی