زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

تا به حال به این موضوع فکر کرده اید؟

يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۳۰ ق.ظ

خیلی وقت ها به این موضوع فکر کرده ام...

"کمک"

اینکه خیلی وقت ها دلم خواسته به بچه های یتیم کمک کنم،به پیرزن ها وپیرمردهای تنها،به کودکان فلسطینی،به مردم سیل زده،به کسانی که سرپناه ندارند و...

خیلی از این وقت ها تصاویرشان را دیده ام و از زندگی ام و روزگار خوش و آسایش و امنیتم خجالت کشیده ام

تصاویرشان را دیده ام و روزها اشک ریخته ام

آن روزهای هیر و ویری کنکور دلم خواسته بروم عضو هلال احمر بشوم

زلزله ی آذربایجان دلم خواسته برای کمک بروم


+مگر نه اینکه خدای ما و همه ی آدمهای دیگر یکیست؟

مگر نه اینکه هر انسانی که به دنیا می آید روزی اش را با خودش می آورد؟

پس چرا این همه فرق؟ این همه تضاد؟ این همه اختلاف طبقه؟!


++راهی برای پیشنهاد هست؟!



  • . زیزیگلو

نظرات  (۱۱)

نمیدونم والا حکمت خدا چیست؟ 

ولی شاید تلاش هرکس یا نوعی امتحان باشه نمیدونم والا واقعا خودمم

زیاد تضاد دیدم ولی اینم دیدم با صبر و تلاش  آسانی پدید شده
پاسخ:
ولی من معتقدم که تو این مورد نمیشه و نباید صبر کرد...ولی تلاش چرا...
حالا موندم از کجا و چجوری...
شعر جالبی بود 
پاسخ:
خودمم خیلی خوشم اومد :)
منظورم صبوری در فقر و تنگدستی بود کمک کردن که بله وظیفه حتمی ماست 
پاسخ:
خب من موندم تو اجرای همین وظیفه
خیلی هم دنبالش بودم
به هر حال اگه نظری،پیشنهادی به ذهنتون رسید منو هم در جریان بذارین که مدت هاست پیگیرم...
خب راه زیاده ولی مگه شما  از لحاظ مالی مستقل اید؟
پاسخ:
خیر،در حال حاضر وابسته ی بابا هستم :)
حالا مستقل میشم ان شاالله ولی کو راهکار؟
راهکار رو هم به وقتش میدم خدمت تون صبور باشید
پاسخ:
باشه منتظرم پس...
  • محمود بنائی
  • راهی نیست، باید تلاش کنیم تا حداقل اگه نمیتونیم دست کسی را بگیریم، حقشون را ضایع نکنیم و بهشون ظلم نکنیم.
    پاسخ:
    نه نه یه کار اساسی...
  • خانم والیوم
  • دعا کنیم:)

    همین که دلت پیششونه خودش کلی ارزش داره:)
    پاسخ:
    آره دعا هم بکنیم
    اما،"موجیم که آرامش ما عدم ماست"
  • مهندس بهشت
  • جز غصه کار دیگه نمیشه کرد
    پاسخ:
    نچ
    من واقعا به فکر یه راهم
    بالاخره پیداش میکنم :)
    سکوت و دیگر هیچ
    پاسخ:
    تو هم مث من چیزی به ذهنت نمیرسه؟!

    خیلی جالبه
    منم خیلی به این موضوعا فک میکنم
    باید یکاری باشه که ریشه ای باشه...
    ولی خب من چون پول زیادی ندارم و صرفا پول تو جیبی ایه که از بابا میگیرم کمک مالی انچنانی نمیتونم بکنم.
    در حد خودم میدم که بجایی نمیرسه.
    باورت نمیشه ی سری پیرمردو که میبینم که واقعا سن کار کردنشون گذشته و وقت استراحت و ارامششونه بنده خداها ولی همچنان مشغول کارن،همونجا گریه میکنم در کمال وقاحت!! هرچند این مورد که گفتم از بی کفایتیه دولتیه که اونقد نمیتونه تامین کنه ادم از کار افتاده رو...
    بهرحال بماند این صحبتا...
    خیلی غصه داره،خیلی زور داره و بدتر اینه که کاری برنیومده تاحالا ازمون.
    اگر فهمیدی به منم بگو
    خیلی مشتاقم کاری انجام بدم.

    پاسخ:
    آره آفرین، یه کاری که ریشه ای باشه...
    نگو دولت که خیلی گله دارم ازش...!

    حتما بهت میگم اگه راهی پیدا شد.

  • الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
  • چرا نتونستی بری هلال احمر؟
    هرکسی میتونه بره؟؟؟
    مبم دلم خواست!!!
    پاسخ:
    خب اون موقع بحث کنکور بود
    اما پیگیرش هستم،حتما میرم :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی