مرا از برگه های چرک نویس بشناسید!
شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۹ ق.ظ
شاید یکی از خصوصی ترین چیزای هر کسی اون چرک نویس زیر دستشون موقع درس خوندن یا موقع با گوشی حرف زدنه.
پیام های کوتاه
-
۸ اسفند ۹۳ , ۲۲:۳۴آی لاو کت!
-
۲۷ بهمن ۹۳ , ۱۹:۲۴اینا دور و بر من آفتابی نشن!
-
۹ بهمن ۹۳ , ۱۷:۰۶عوض کنید صدای پیامتونو!
-
۹ بهمن ۹۳ , ۱۶:۵۸چکش قرمزه هستش!
-
۶ آبان ۹۳ , ۱۸:۴۱خوابم می آید
-
۲۵ مهر ۹۳ , ۰۲:۲۶عنوان"..."باشد بهتر است
-
۲۵ مهر ۹۳ , ۰۱:۳۳امشب همه دپ بودن
-
۲۴ مهر ۹۳ , ۲۰:۱۳لعنت به دورى
-
۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱:)
-
۲۳ مهر ۹۳ , ۰۳:۵۰zizi chef
بایگانی
- تیر ۱۴۰۰ (۱)
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۲)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۲)
- دی ۱۳۹۷ (۱)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۱)
- خرداد ۱۳۹۷ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- دی ۱۳۹۶ (۳)
- آذر ۱۳۹۶ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۲)
- شهریور ۱۳۹۶ (۸)
- مرداد ۱۳۹۶ (۸)
- تیر ۱۳۹۶ (۶)
- خرداد ۱۳۹۶ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۸)
- فروردين ۱۳۹۶ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۵ (۲۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲۲)
- دی ۱۳۹۵ (۴۵)
- آذر ۱۳۹۵ (۳۸)
- آبان ۱۳۹۵ (۱۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۴۲)
- شهریور ۱۳۹۵ (۲۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۴۵)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۲۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲۲)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳۲)
- دی ۱۳۹۴ (۱۴)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۱)
- آبان ۱۳۹۴ (۳۴)
- مهر ۱۳۹۴ (۵۳)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱۸)
- مرداد ۱۳۹۴ (۳۰)
- تیر ۱۳۹۴ (۴۵)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۳۰)
- فروردين ۱۳۹۴ (۵۷)
- اسفند ۱۳۹۳ (۳۹)
- بهمن ۱۳۹۳ (۳۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۳ (۲۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۲۳)
- مهر ۱۳۹۳ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۳ (۲۸)
- مرداد ۱۳۹۳ (۸)
- تیر ۱۳۹۳ (۳)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۳)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۴)
آره :)) من بعد از درس خوندن همه شون رو اول خط خطی، و بعد پاره، و زیر شیر آب میگرفتم :)))
پاسخ:
مراحل اول و دوم رو گاهی ولی تا مرحله ی سوم پیش نرفتم!
مراحل اول و دوم رو گاهی ولی تا مرحله ی سوم پیش نرفتم!
چی بوده توی اون برگه ینی؟!
لابه لای کتاب کنکورام کلی ازینا پیدا میشد
کتابام که افتاد دست داداشه تباه شدم اصن :))) :|
پاسخ:
دوسال بعد از کنکورم کتابامو اهدا کردم کتابخونه. هیچوقت نزاشتم تا وقتی خوابگاهم خانواده به کسی بدنشون. فقطططم به خاطر این نوشته ها :)))
دوسال بعد از کنکورم کتابامو اهدا کردم کتابخونه. هیچوقت نزاشتم تا وقتی خوابگاهم خانواده به کسی بدنشون. فقطططم به خاطر این نوشته ها :)))
یه سریاشونو بس که چیز میز توشون نوشتم نتونستم اهدا کنم😂
شاید واسه همینه که شقایق دهقان برگه اش رو قایم میکرد که احسان کرمی برنداره! :دی
Mr.Moradi شیر آب؟؟؟؟ :)))))) مثل این فیلم ها هست برگه رو میخونن بعد میخورنش! :))) اینم یه مدل دیگه‌شه!
پاسخ:
:))) یه بار یکی از دوستان اومد توی اتاقم توی خوابگاه. من روی تختم داشتم درس میخوندم. کنار تختم یه برگه بود که حین درس خوندن افکارم رو روش ریخته بودم.
:))) یه بار یکی از دوستان اومد توی اتاقم توی خوابگاه. من روی تختم داشتم درس میخوندم. کنار تختم یه برگه بود که حین درس خوندن افکارم رو روش ریخته بودم.
خوندش :|
:))
پاسخ:
عین حقیقته =))
عین حقیقته =))
من هیچ وقت چیز خاصی نمی نویسم... چرا:(؟!
پاسخ:
از عجایبه :|
از عجایبه :|
موافقم
پاسخ:
:)
:)
بعضی چرک نویس هام رو دلم نمیاد دور بریزم!!!
پاسخ:
من توی یه پوشه بعضیاشونو نگه میدارم !
من توی یه پوشه بعضیاشونو نگه میدارم !
اونا نزدیک ترینن به خود خود واقعی...
پاسخ:
به دور از ترس از قضاوت دیگران نوشته میشن. یه جور تخلیه ی ذهنی
به دور از ترس از قضاوت دیگران نوشته میشن. یه جور تخلیه ی ذهنی
مال من همش توش نقاشی بود:)))
پاسخ:
منم مقاشی زیاد میکشم توشون...همه ش مدل لباس :))
منم مقاشی زیاد میکشم توشون...همه ش مدل لباس :))
سلاام
آره واقعا:)
پاسخ:
علیک سلام :)
علیک سلام :)
والا!