شعر و غزل چه داری؟ 10
دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۱۳ ب.ظ
از چاله بیرون میزدم تا چاه
راهِ فرار از خویشتن باشد...
ای تف به هرچه دل...
همان بهتر،
آدم فقط چشم و دهن باشد...!
علیرضا آذر
پیام های کوتاه
-
۸ اسفند ۹۳ , ۲۲:۳۴آی لاو کت!
-
۲۷ بهمن ۹۳ , ۱۹:۲۴اینا دور و بر من آفتابی نشن!
-
۹ بهمن ۹۳ , ۱۷:۰۶عوض کنید صدای پیامتونو!
-
۹ بهمن ۹۳ , ۱۶:۵۸چکش قرمزه هستش!
-
۶ آبان ۹۳ , ۱۸:۴۱خوابم می آید
-
۲۵ مهر ۹۳ , ۰۲:۲۶عنوان"..."باشد بهتر است
-
۲۵ مهر ۹۳ , ۰۱:۳۳امشب همه دپ بودن
-
۲۴ مهر ۹۳ , ۲۰:۱۳لعنت به دورى
-
۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱:)
-
۲۳ مهر ۹۳ , ۰۳:۵۰zizi chef
بایگانی
- تیر ۱۴۰۰ (۱)
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۲)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۲)
- دی ۱۳۹۷ (۱)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۱)
- خرداد ۱۳۹۷ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- دی ۱۳۹۶ (۳)
- آذر ۱۳۹۶ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۲)
- شهریور ۱۳۹۶ (۸)
- مرداد ۱۳۹۶ (۸)
- تیر ۱۳۹۶ (۶)
- خرداد ۱۳۹۶ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۸)
- فروردين ۱۳۹۶ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۵ (۲۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲۲)
- دی ۱۳۹۵ (۴۵)
- آذر ۱۳۹۵ (۳۸)
- آبان ۱۳۹۵ (۱۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۴۲)
- شهریور ۱۳۹۵ (۲۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۴۵)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۲۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲۲)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳۲)
- دی ۱۳۹۴ (۱۴)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۱)
- آبان ۱۳۹۴ (۳۴)
- مهر ۱۳۹۴ (۵۳)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱۸)
- مرداد ۱۳۹۴ (۳۰)
- تیر ۱۳۹۴ (۴۵)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۳۰)
- فروردين ۱۳۹۴ (۵۷)
- اسفند ۱۳۹۳ (۳۹)
- بهمن ۱۳۹۳ (۳۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۳ (۲۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۲۳)
- مهر ۱۳۹۳ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۳ (۲۸)
- مرداد ۱۳۹۳ (۸)
- تیر ۱۳۹۳ (۳)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۳)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۴)
علیرضا آذر!:))))
پاسخ:
آذر و حرف هایی از اعماق وجود :)
آذر و حرف هایی از اعماق وجود :)
:)) بامزه بود
پاسخ:
بامزه مث بامزی :دی
بامزه مث بامزی :دی
امشب، غزل بانو! بگویم یا نگویم؟
شوری از آن گیسو، بگویم یا نگویم؟
از مشرق چشم ات بگویم یا نگاه ات؟
یا از کمان ابرو، بگویم یا نگویم؟
چون چشمه می جوشد احد با ذکر احمد
هو، یا علی، یاهو، بگویم یا نگویم؟
دیدی که در عشق ام به تو راسخ ترین ام
اکنون تو را بانو! بگویم یا نگویم؟
آیا بگویم از دلم چیزی نمانده است؟
از جان دریاجو بگویم یا نگویم؟
وقتی نفس در سینه حتی بی شکیب است
از زخم این آهو، بگویم یا نگویم؟
من جاده ای آواره در دشت و کویرم
تو، کعبه ای خوشبو، بگویم یا نگویم؟
می گویم امشب، ای غزل بانو که مستم!
چون جان هستی، آشکارا می پرستم!
شوری از آن گیسو، بگویم یا نگویم؟
از مشرق چشم ات بگویم یا نگاه ات؟
یا از کمان ابرو، بگویم یا نگویم؟
چون چشمه می جوشد احد با ذکر احمد
هو، یا علی، یاهو، بگویم یا نگویم؟
دیدی که در عشق ام به تو راسخ ترین ام
اکنون تو را بانو! بگویم یا نگویم؟
آیا بگویم از دلم چیزی نمانده است؟
از جان دریاجو بگویم یا نگویم؟
وقتی نفس در سینه حتی بی شکیب است
از زخم این آهو، بگویم یا نگویم؟
من جاده ای آواره در دشت و کویرم
تو، کعبه ای خوشبو، بگویم یا نگویم؟
می گویم امشب، ای غزل بانو که مستم!
چون جان هستی، آشکارا می پرستم!
پاسخ:
یکم ثقیل بود غزلش
یکم ثقیل بود غزلش
وزنش یعنی
در ادامه باید بگویم یا نگویم ؟!
بگویم زان صور حورت یانگویم ؟
بگویم زان چشمان شوخت یا نگویم ؟
بگویم زان لبخند زیبا ؟ بگویم زان مژگان شهلا ؟
بگویم یا نگویم ؟
د بگو دیگه ! بگویم یا نگویم ؟
بگم ؟بگم ؟
:)
پاسخ:
یاد پاچه خار برره افتادم ((:
یاد پاچه خار برره افتادم ((:
اتفاقا درست حدس زدی
آفرین برموشت
پاسخ:
مصرف نمکتون رو کم کنید این همه نمک پاشی براتون خوب نیست -__-
مصرف نمکتون رو کم کنید این همه نمک پاشی براتون خوب نیست -__-
موشم؟
آفرین بر گربه تون :|
شاگردیم
موش نبوده. هوش بوده.
پاسخ:
:/
:/