زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

این قافله ی عمر عجیب زود میگذره

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۴۸ ق.ظ

میگه یادته گاهی میومدین خونمون بعد شب همه یه جا میخوابیدیم و تو شروع میکردی واسمون داستان هری پاتر تعریف کردن؟ اونقدر میگفتی تا یکی یکی خوابمون ببره بعدم خودت میخوابیدی...


+همه ش میگفت بگو مهسا...بازم بگو... بعدم بین تعریف کردنام خوابش میبرد...

+ امشب گفت بمونید... فیلم وحشتناک ببینیم... نگفتم میترسم! گفتم حالا بعدا یه فیلم دیگه بزار میایم ما!

  • . زیزیگلو

نظرات  (۷)

اون قدیما قافله عمر با شتر و قاطر میرفت.الان قشنگ با قطار سریع السیر میره! 
پاسخ:
یه سری اتفاقا که فکر میکردم نهایت مال دو الی سه سال پیشه، وقتی میگن مال هفففت هشششت سال پیشه مات و مبهوت میمونم
مثلا فتنه 88 مال 7 سال پیشه :|
:))
اسمت مهساست؟!^_^
پاسخ:
بله ؛)
یعنی خانوادگی خوبین همه! 
با داستان هری پاتر می خوابین؟!
پاسخ:
قبلا که این ماسماسکا نبود اره
داریم به کجا میریم واقعا؟!
گاهی به این فکر میکنم که برم و همون گوشی سادمو دست بگیرم
پیر شدی دیگه ننه :)))
پاسخ:
آره مادر! میبینی؟!
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • هععی روزگار..
    پاسخ:
    :|
    ولی من رسما میترسم و میگم:/

    پاسخ:
    اونوخ دیگه به زور نگهمون میداشتن :|
    ههههییی
    پاسخ:
    روووزگاااار...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی