زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

سواله، پیش میاد!

يكشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۲۲ ق.ظ

تا حالا شده ندیده عاشق بشی؟ 

مثلا از روی خوندن دست نوشته هاش (مثلا میتونه کتاب باشه، شعر باشه یا وبلاگ)، یا مثلا تعریف بقیه، یا از طریق اجرای یه کنفرانس یا سمینار یا سخنرانی یا هرچی! بدون اینکه رو در رو باهاش حرف زده باشی...


+کلی پرسیدم... در حد سوال... هم نظرات بازه هم میتونید ناشناس کامنت بزارین

  • . زیزیگلو

نظرات  (۵۴)

  • یعنی اسم خودمو معرفی نکنم ؟:) باشه :))
  • سلام 
    برعکس شده   عاشق شدند :| 
    ولی خودم خوشبختانه نه نشده :) و نشدم :)
    البته بنظرم این عشق نیست :)
    عشق مقدس تر و ناب تر  از این حرفاست :)

    پاسخ:
    سلام
    خب من اصن نفهمیدم کی هستی =))
    جدی نفهمیدم :| راحت باش :)
  • ♫ شباهنگ
  • ندیده و نشناخته که نمیشه خواهر من
    باید یه تعاملی صورت بگیره به هر حال :دی
    پاسخ:
    خواستم بدونم بی تعامل واسه کیا و کلا چجوری اتفاق افتاده :پی
    یه حسه دیگه... به وجود میاد... حالا بعضیا با تعامل... بعضیا هم ندیده دیگه...
  • دچــ ــــار
  • سلام
    می بینم که کامنت میشه گذاشت! :)
    پاسخ:
    سلام
    خوبه؟! :دی
    از اون عاشقا، نه...
    ولی شده که صدای یه نفرو بشنوم دلم بخواد برم بغلش کنم
    یا مثلا شعرای یه شاعرو بخونم و دلم بخواد برم ماچش کنم

    در این حدود آره -_-
    پاسخ:
    در حد بوس و بغل فقط! 
    یه جا هم حافظ میگه: دیدار میسر شد و بوس و کنار هم!
    شده...
    پاسخ:
    هوم...
    خیلی وقته یه بلاگر رو بهش علاقه دارم.
    به خاطر رفتاراش و نوشته هاش.
    :)
    + البته علاقه مند بودن با عاشق بودن زمین تا آسمون فاصله داره.

    پاسخ:
    فقط خوشت میاد از شخصیتش یعنی؟ و انقدر زیاد نیست که بشه عاشقش بشی اره؟!
  • خانم والیوم
  • شده و میشه..
    چرا نشه؟؟

    مختصر و مفید

    پاسخ:
    دم شما هم گرم!
    برعکسش شده دو بار. که کسی ندیده با خوندن یا حرف زدن مجازی بگه علاقه پیدا کرده. که خب تقریباً با خاک یکسان شدن. یکم البته. -__- در نتیجه میشه با خوندن نوشته و این ها به کسی علاقمند شد. حالا دوست داشتنه یا عشق و درسته یا نه و موندگاره یا نه یه حرف دیگه است.
    خودم هم عاشق نه ولی مسلماً خیلی از نویسنده وبلاگ ها رو بخاطر نوشته هاشون دوست دارم.
    پاسخ:
    منم از نوشته های خیلیا خوشم میاد... عاشق شدن منظورمه... یعنی انقدررر دوسش داشته باشی که نگو!
    آره من دوبار اینطوری خر شدم که یه بارش رو تو خبر داری ((: 
    پاسخ:
    :))) تویی؟! :دی
  • محمد حسین
  • برعکسش زیاد پیش اومده خیلی ها عاشق من شدن 
    و من موندم با این همه عاشق چه بکنم (((( : 

    والا... 
    پاسخ:
    شما خیلی خودشیفته تشریف داری!
    میدونم خیلی احمقانه اس ولی شده 
    البته بهش عشق نمیشه گفت یه جور دوست داشتن مسخره بود 
    خودمم از این جور دوست داشتن بدم میاد ولی خب خریت کردم دیگه
    اهان اینم بگم از یه وبلاگ نویس خوشم میومد که 4سالی بود همو میشناختیم

    پاسخ:
    ببین.. خب نه تعجب میکنم و نه میگم غیر طبیعیه چون همچین چیزی ممکنه واسه خیلیا پیش اومده باشه... واقعا نمیدونم چرا اینجوریه و چرا آدم ندیده میشه از یه نفر انقدر عمیق خوشش بیاد.. ولی تا جایی که فهمیدم تفکرات و خط فکری و افراد خیلی برام با اهمیته! 
  • فرزانه شین
  • سلام...میخونی هنوز منو؟
    برای من پیش اومده...من خیلی تحت تاثیر دست خط و نوشتار و گزینش کلمات قرار می گیرم.
    تحت تاثیر فن بیان و مخصوصا صدا هم...
    و تحت تاثیر شخصیت های علمی هم...
    (((((((((:
    البته نه عشق خیلی شدید ها!ولی به هر حال روم تاثیر میذاره و واقعا خوشم میاد
    پاسخ:
    سلام
    من معمولا خاموش میخونم... خیلی کم پیش میاد کامنت بزارم :)
    من تحت تاثیر شخصیت علمی...شخصیت مذهبی...شخصیت هنری... !
    اوه زی زی گولو کردیم از بس کامنت دونی ات بسته بود حرفامونو نگه داشتیم بابا عه :دی
    بله شده یعنی خانم بوده ها  مثلا دلم میخواسته بپرم بغلش یا محکم تو سینه ام فشارش بدم و بوسش کنم بگم.عزیزمممممم
    پاسخ:
    خط اولو متوجه نشدم... میشه بیشتر توضیح بدی؟! :|
    فقط خانوم؟! ؛)
  • کبوتر خاتون
  • ینی بگم ؟ :دی
    پاسخ:
    اره =)
  • کبوتر خاتون
  • من ازدواج کردم باهاش حتی ;) :D
    پاسخ:
    :| ببین خیلی لوسی زینب! =))
    میام به آقا حسین میگما!!
    نه من میخوام بدونم چطور با هم آشنا شدین...!
    (مثلا نمیدونم!)
  • کبوتر خاتون
  • همیشه به من محبت و عشقت رو اینجوری ابراز میکنی :| همیشه :| :P
    آقا بیا یه مصاحبه وبلاگی راه بنداز از این صندلی داغا ، بشینم روش همچی برات ع همه چی صوبت کنم دلمون وا شه :دی
    پاسخ:
    ابراز محبتم سفته چون :|
    ببین خیلی دلم میخوادا... ولی یه نگاه به این بنداز :دی
    یکم اوضاع بازار فعلا خرابه داداچ
  • کبوتر خاتون
  • هی بابا 
    جون تو من این وبلاگو ندیده بودم به عمرم :|
    عب نداره ، موکولش میکنیم به یه بازی دیگه در اوقات بهتر:دی
    کنجکاوی بینندگانم به خدای بزرگ میسپریم :دی
    پاسخ:
    تا درودی دیگر بدرود =)✋
    دست علی یارتون خدا نگهدارتون تو قلب ما میمونه امید دیدارتون :|

    سلام.بعد از چندین ماه آمدم احوال پرسی مهسا خانم :)))


    هیچ غیر ممکنی وجود نداره . ولی شرط داره :))

    عشق مفهوم مقدسی هست که معانی که در وادی عشق می گنجه ، قیل و قال نیست و تماما حال است و بس!

    عشقی که صرفا از روی دیدن حاصل بشه به نظر من پایداری چندانی نداره و اتفاقا برعکسش پایدارتر هست .

    دوستان ، خدای مهربون ، خوده عشق هست و جلوه هاش روی زمین هست. برای رسیدن به عشق واقعی ، فقط کافیه بتونی جلوه های خدا را ببینی.....

    که می تونه درموارد مختلفی جلوه گرشده باشه . راه های رسیدن به عشق واقعی متفاوت هست و ثابت نیست که کسی بگه عشق فقط از این طریق و از این راه مشخص بدست میاد.


    عشق معجزه ای هست در روح انسان، که برای هر فردی در شرایطی متفاوت از سایرین ممکنه صورت بگیره . روح انسان هم ماهیتی داره که ورای دنیای ماده هست .روح ما از خداست و مسلما عشق و علاقه ای که از طریق روح ایجاد بشه ، ماندگاری ابدی داره .


    * البته منظور من عشق های سطحی و بچگانه که از چهارخط نوشته و .... حالصل میشه نبود. چون در این صورت منم با نظر کاربر محترم اول و ... موفق هستم . که عشق مفهوم مقدسی هست و نباید با احساسات هیجانی و زودگذر اشتباهی گرفته بشه . 



    پاسخ:
    سلام. ممنون که روشن شدین 
    و امیدوارم که دلگیر نباشین :)
    ولی به نظرم من عشق با دیدن هم میتونه تداوم داشته باشه... طرف مجذوب حرکاتا و اون ژست و شخصیت فرد مقابل میشه...

    یه دبیر دینی داشتیم میگفتش که اینایی که با هم خیلی صمیمی ان و با هم دوست میشن و حس خوبی به هم دارن پیش از تولدشون کنار هم بودن... تو عالم زرع/ضرع؟ یعنی.

    سلام.

    خواهش میکنم.

    خواهش می کنم.


    بله. قبول دارم نظرتون رو. من هم نوشتم چنانچه صرفا محدود بشه به ظاهر .

    عشق یعنی دیدن جلوه های خدا در همه چیز و در همه جا . هم ظاهر هم باطن.


    چه صحبت قشنگی کردن دبیرتون . شاید همین طور باشه .  وقتی میون این همه هیاهو و برو بیا فقط یک نفر یا یک رشته یا یک چیز متفاوت به نظر آدم میرسه ، حتما ریشه ای در عالمی غیر از این عالم داره این احساس .



    پاسخ:
    اره خیلی جالب بود حرفاش... کلا ما همیشه سر کلاس دینی ازین بحثا داشتیم... همه ش بحث حاشیه ای!
    مثلما عشقی کخ به ظاهر محدود بشه بعد از چند سال که طرف از ریخت و قیافه افتاد از بین میره... یه صحبتی داره رائفی پور که میگه زن توی کشور های غربی توی یه رنج سنی فقط با ارزشه... بعدش که سن زد و از ریخت افتاد میمیره توی آپارتمانش و بو میکنه بعد با شکایت همسایه ها میفهمن طرف تو تنهایی مرده... ولی مثلا توی ایران زن هرچی سنش بالاتر میره قابل احترام تره... دیدی عکسایی که میفتن به مای مادراشون و دست و پاشونو میبوسن؟

    برای پست قبل تون :

    اگر چندتا خواستگار با هم براتون بیاد چه می کنین اونوقت با این اوضاع تصمیم گیری تون  ؟!!!

    یا اگر چند مدل بستنی و میلک شیک بگیرن جلوتون که فقط حق دارید یکی را انتخاب کنین چی ؟؟؟؟

    یا میون کباب بختیاری و سلطانی و لقمه و کوبیده مخصوص نگینی و چنجه و شیشلیک و کباب بره و برگ زعفرونی و ..... فقط یکیش راحق انتخاب داشته باشید چی ؟

    :)

    سوالم شاید شوخیه و منظوری ندارما ولی یه شوخی کاملا جدی هست !!! حتما بهش فکر کنین چون مسله مهمی هست . چون مربوط به سرنوشت خودتون و خیلی افراد مرتبط با شما میشه .در ضمن ، معده هم خالی باشه قدرت و سرعت و دقت تصمیم گیری میاد پایین .توجه کنین پس :)

    موفق باشید.


    راستی حالتون خوبه که الحمدلله ؟ احوال پرسیده بودم :)

    اگر خوبید برای حال ما هم دعا بفرمایید .سخت محتاجم به دعای خیر.چندان حالم خوب نیست متاسفانه.

    سپاس.

    پاسخ:
    شما حالا گیر بده به نقطه ضعف من! :))
    اتفاقا بهش فکر کردم که بعد از کلی فکر کردن نوشتم و هنوز تصمیمی نگرفتم!

    قربان لطف شما... خوبم...سپاس :)
    +خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود... ما دعامون تا سقف همین اتاقم بره بالا خیلیه... محتاجیم به دعا و چشم :)
    آره... شده.
    پاسخ:
    از صداقتت خوشم اومد!
  • خانم والیوم
  • یه چیزی بگم؟
    بهترین نوع عاشق شدن همینه بنظر من..
    یعنی یه نفر اصلا تورو نبینه فقط حرفاتو بشنوه با اعتقادات و ارزش هات اشنا شه بدون لینکه تورو بشناسه و تو ازادانه حرف بزنی و اون بیاد عاشق طرز نگاهت شه عاشق عقاید و مرامت شه نه عاشق قیافه و قد و بالات نه عاشق ماشینت نه عاشق لباسات و ساعت و جواهراتت نه عاشق بوی عطرت-_-

    کسی ک عاشق ظواهرت شه به درد عمش میخوره:|
    پاسخ:
    شاعر در همین راستا میگه: صورت زیبای ظاهر هیچ نیست/ ای برادر سیرت زیبا بیار
    ببین تا حدود زیادی باهات موافقما... ولی خب گاهی با صورتی که به دل نمیشینه هم نمیشه زندگی کرد... و البته من معتقدم که بعد از یه مدت قیافه عادی میشه و چیزی که میمونه همون سیرته طرفه...
  • محمدرضا عاشوری
  • عاشق که. ولی میشه ندیده دوست داشت.
    پاسخ:
    اون که اره خب... بدیهیه!
  • یه خاموش
  • آ ره متاسفانه یا خوشبختانه -_- نمیدونم به هرحال شده 
    پاسخ:
    در صورتی که خوشبختانه هست که تهش یه رسیدن هم باشه... ببین...دو نفرو میشناسم که اینجوری به هم رسیدن!
    مثلا اینجا!
    ببخشید علی املایی بود :دی
    گفتم مردیم از بس کامنت دونی ات بسته بود:دی
    بعله فقط خانم بحمدلله:دی
    پاسخ:
    توی یه جمله های بهتری غلط املایی کن :))
    خب خدارو شکر که در دام نیفتادی فرزندم! :پی
    آره حالا..
    متاسفانه یا خوشبختانه :دی
    حالا ب غیراینکه واسه خودم اتفاق افتاده
    ولی میگم همچین چیزی امکان داره.
    آخه آدمها نه توی خطوط تلفن،نه توی قیافه
    و نه توی هیچ چیز ِدیگه ای خلاصه نمیشن :)
    پاسخ:
    مورد داشتیم خیلی طف آدم خوبی بوده توی مجازی...بعد با همون شناختی که از هم داشتن با هم عقد کردن و اینا، بعد فهمیدن که نه...فرد مقابلشون اونجوری نبوده که فکر میکردن... بعد الانم درگیر دادگاه و طلاقن!
  • پرتقالِ دیوانه
  • منم شده ;)
    حتی به طرف هم گفتم
    اونم تایید کرد و کاملا حسی متقابل بود!
    حتی مامانامونم فهمیدن
    کلی نشد.. ;)

    البته الان که بزرگتر شدم خوشحالم که نشد..

    چرا اکثر اینایی که میگن شده ناشناس میگن!
    خلاف شرعه مگه؟
    جرمه مگه؟
    نظر خانوم والیوم رو هم بس پسندیدم
    پاسخ:
    به مامانتم گفتی؟! خیلی باحالی =))
    فکر میکنم همچین اتفاقی واسه ی همه ی بلاگرا افتاده... میتونم با اطمینان بگم تقریبا واسه ی همه
  • پرتقالِ دیوانه
  • کلی=ولی
    پاسخ:
    ص و ث گوشی منم کنار همه!
  • بهار نارنج
  • آره من شدم!
     از خرداد یه سالی مکاتبه هامون شروع شد و من مهر ماه همون سال عاشقش شدم:) عقایدش و سادگی هاش  و منطقی بودنش
    خیلی حس خوبی داشت و کل پاییز  تا اخرای دی ماه محبتش همراهم بود..دنیا رنگارنگ تر بود..و همه ی شادی ها شیرین تر...
    ولی از اونجاییکه من ادم منطقی ای هستم و گاهی خیلی به خودم سخت میگیرم...تصمیم گرفتم تمومش کنم..چون میدونستم فایده ای نداره...در واقع اصصلا هم بروز نداده بودم که بله! و اینم بگم خیلی آدم خوبی بود و دلش پاک بود..در طول مکاتبه ها هم هیچی ازم نخواست..حتی شماره:) مکاتبه هم منظورم نظر خصوصی تو وبلاگم بود(یه وب دیگم)
    و بالاخره طبق روش خودم بی محلی رو از درجات پایین شروع کردم و کم کم زیادش کردم ...تا اینکه کلا ارتباط قطع شد
    و من خودم خودم رو شکست عاطفی دادم:(
    ولی الان پشیمون نیستم...چون تماام فکرمو اشغال کرده بود:)

    پاسخ:
    ببین خیلی رک و واضح و شفاف گفتی... خوشم اومد!
    پرده برداشتی از موضوعی که خیلیا درگیرش بودن یا درگیر هستن
    کی بدش میاد از محبت دیدن؟!
    گاهی واسه رهایی آدم باید خودشو نابود کنه ... قبول داری؟
    منم خیلی وقتا زدم و خودمو نابود کردم... خاکسترمم تو اقیانوس پاشیدم :دی
  • محمود بنائی
  • میگن پسرها با چشم عاشق میشن دخترها با گوش! من میگم آدمها از دور عاشق میشن، هر چه دور تر عاشق تر! شاید هم عاشق خیالشون میشن نه اون که باید بشن!  
    و کلا اصل عاشقی به نرسیدنه، مثل لیلی و مجنون، مثل شیرین و فرهاد و... 
    پاسخ:
    موافقم اگر برسن واسه هم عادی میشن... ولی بزارین بچه ها بهم برسن خب!
    چیه خون دل خوردن... :/
  • استامینوفن :)
  • نه...عجیبه برام که بعضیا بدون شناخت درست اینجوری عاشق میشن!!
    پاسخ:
    حس میکنن با خوندن نوشته هاش کاملا میشناسنش... و خب اینجاس که اشتباه میکنن!
  • نار خاتون
  • تعلق خاطر...آره اسمش اینه...
    پاسخ:
    وابستگی...یه به قول تو تعلق خاطر...
    که میشه یه چیزی تو این مایه ها ((کلیک))
  • بهار نارنج
  • چاکریم;)
    آره..میخواستم ناشناس بذارم ولی خب به خاطر همون که پرتقال دیوونه هم گفت اینکارو نکردم:)
    قبوول دارم بدجوور..
    و نیااازه که در این موارد آدم خودش خودشو نابود کنه...و رها بشه...چون اینجور عاشق شدنا فقط و فقط احساسی هستن و یه روزی میرسه که این احساس خدای نکرده خدشه دار میشه..و میشه در اکثر موارد
    جلوی ضررو از هرر جا که بگیری منفعته...خوبیش اینه که وقتی آدم خودشو نابود میکنه دوران نقاهتش/نقاحتش کوتاه تره و زخماش زودتر التیام پیدا میکنه
    کلا از همون اولش آدم نباید به قول مععروف ندیده و نشناخته! عاشق بشه...غلطهه آی غلطهه..غلط و غولوطه غلطه و ازین حرفا:)
    آره. خیلی اتفاق میفته
    کلی سوژه فیلما شده
    حتی! دکتر چمرانم اینطوری همسر دومشو انتخاب کرد!
    مطالبشو میخوند. خانومه اصلا حجاب نداشت!
    این عشق خانومه رو هم متحول کرد.
    پاسخ:
    دکتر چمران چه مدرن بوده!
    همون آمریکاییه؟

    ** به شدت با نظر برخی دوستان و برخی روانشناسان و افراد متعصب مخالفم .

    عاشق شدن و راه های آشنایی منجر به علاقه مندی سالم، هیچ راه و مسیر مشخصی نداره که گفته بشه چی درسته و چی اشتباه هست به طور مطلق !

    در این مورد خاص که بهش اشاره کردید (ایجاد احساس علاقه از طریق خواندن مطالب و آشنایی با روحیات فرد نویسنده) ، اگر هر دو طرف آدم باشن و معتقد به ارزش هایی متقابل ، هیچ مشکلی پیش نمیاد .

    اگر نویسنده صداقت در نیت و نوشتارش داشته باشه و خواننده صداقت در نیت و هر دو دارای ارزش هایی متقابل ، هیچ مشکلی پیش نمیاد چه بسا این رابطه قلبی از قوت بیشتری هم برخوردار خواهد بود .



    پاسخ:
    بعد همه ی اینا درست... واسه نرسیدنشم راه حلی دارین؟
    آدمی که مجازی عاشق میشه خیلی عذاب میکشه... 
    بدون اینکه تجربه کرده باشین و بخواین از کسی بشنوین به عمق فاجعه پی نمیبرین!
    وگرنه من با صداقت بنویسم و اون با صداقت بخونه کاری نداره که...

    ولی موضوع اصلی اینه که شخص نویسنده ، چه مطلبی و با چه نیتی می نویسه . و چه میزان صداقتی در نوشته هاش داره.

    اینکه وبلاگ نویسی ، داستان و شعر و در کل مطلب نویسی ، و.... به مسخره گرفته شده نباید انتظار داشت احساسی گه صرفا ، فقط و فقط و فقط از خواندن مطالب بیهوده و بی ارزش  حاصل میشه ، دوام و اعتبار داشته باشه.


    ولی یه زمانی هست باطن احساس فردی از داخل نوشته هاش موج میزنه ! صداقت ، شفافیت ، بی ریایی ، سادگی ، معنویت و....... علاقه مندی به این احساس ، یکی از ارزشمندترین اتفاقات زندگی هر دو فرد می تونه باشه.


    بسیاری از عشق های با دوام در گذشته فرآورده این فرایند بودن !

    پاسخ:
    اره بحث مام همین باطنه س. که شعر نمیگه و کپی پیست نمیکنه و از موسش قلب نمیباره! همین احساسی که شما بهش میگین ارزشمند ترین...منظورم همینه...
    عشق بادوام توی گذشته؟ مجازی یا واقعی؟ مسلما واقعی!
    آره به مامانمم گفتم :)))) بیچاره هنگ کرده بود
    پاسخ:
    حتما دهه هشتادی هم هستی؟! =))
  • آقاگل ‌‌
  • ندیده متنفر شدم ولی ندیده عاشق شدن؟ :))
    این هم از اون حرفاست.

    پاسخ:
    من ندیده از جاستین بیبر و سلنا گومز متنفر شدم :|
  • آقاگل ‌‌
  • البته الان که خوب فکر کردم یک مورد بود. 
    خوابگاه که بودیم عاشق یکی از گوینده های رادیو بودم! بعدها فهمیدم 60سالشه. شکست عشقی خوردم اصن!
    پاسخ:
    شما 80 سالتونه...پس طبیعیه اگر عاشق یه خانم 60 ساله بشین :دی

    سلام.

    پاسختون رو دونه دونه می دم پس طولانی میشه :

    قضاوت : من در هیچ موردی بدون اینکه تجربه اش رو کرده باشم نظری نمی دم و قضاوتی نمی کنم ! تجربه ای برای اولین و آخرین بار .

    عذاب شیرین و به شدت فرساینده عشق : اصلا ماهیت عشق همراه با عذاب کشیدن هست . حالا از هر ریقی که باشه.

     ریشه کلمه عشق از واژه عَشَقه که نام گیاهی هست که به دور گیاهان دیگه می پیچه و خشکشون می کنه گرفته شده !

    آنچه در مذهب عشق وجود عاشق رو تسخیر می کنه قیل و قال نیست و تماما حال هست و بس .

    عشق و عاشق شدن و عاشقی کردن دستوالعمل ثابتی نداشته و نداره !!!

    هر راهی که با قوانین الهی مغایرت نداشته باشه و اصول شرع رو زیر پا نگذاره ، میتونه عاملی باشه برای رسیدن به عشق واقعی !


    رسیدن و ماندگاری دو مفهوم جدا : رسیدن به عشق واقعی بخشی از کار هست و تلاش برای ماندگارشدنش و پایدار بودنش بخش دیگه ماجراست !

    و دو مبحث جدا از هم هست. همیشه وصال ، به معنای رسیدن به عشق نیست . ممکنه شکوفه عشق در دل فردی شکفته بشه ولی نرسیدن و به ثمر ننشستن اون شکوفه به معنای عدم وجودش و کتمان و سرکوبش نبوده و نیست . یعنی فردی می تونه سال های سال عشقی رو در دلش نگه داره به طراوت روز اول ، و در فراق به سر ببره .


    دعای عاشق : ولی همه می دونن بالاخره دعای عاشق کار خودش رو می کنه . و خدا جای حق نشسته. گاهی دیر رسیدن مزه وصال رو بیشتر می کنه . باالخره حکمت هایی وجود داره



    عشق حقیقی و مجازی : مناسب هست بدونیم تمااااااااااااااااام عشق های این دنیا ، مجازی هست و عشق حقیقی فقط در مورد ذات مقدس پروردگار محسوب میشه. پس فکر نکنیم به عشقی که از طریق امواج ایجاد بشه میگن عشق مجازی و بقیه عشق های دیگه میشه حقیقی !!!!


    مثال : یکی از اقوام خودم ، آشناییشون با خانمشون از طریق امواج بود و الانم خوب و خوش دارن در کانادا با هم زندگی می کنن. ایران بودن هر دو . برای ادامه تحصیل و زندگی رفتن کانادا.



    مهم راه رسیدن به عشق نیست. دستوالعمل ثابتی نداره . مهم صداقت احساس طرفین هست . مهم آدم بودن طرفین هست و پاپبندی هر دو به ارزش های انسانی و احساسی و فرهنگ دینی و خانوادگی هست .

    اگر عشقی و علاقه ای از این طریق شکل بگیره به نظرم باید بهش پرداخته بشه و موضوع از ابهام خارج بشه . با جدیت و در نهایت احترام باید بهش پرداخته بشه تا ثابت بشه به هر دو میزان این احساس. اگر تمام اصول رعایت بشه ، عشقی که از طریق روح افراد و جنبه های روحانی شکل بگیره بسیار بسیار بسیار با دوام خواهد بود.


    موضوع آخر اینکه روح خاصیت ماورایی داره. ممکنه فردی کنارتون نباشه ولی روح هر دو به هم پیوند خورده !



    با بی تفاوتی از احساس هم عبور نکنیم ! چون آدم بودن یعنی همین .

    پاسخ:
    سلام. کامنتتونو خوندم... با اینکه طولانی بود ولی خیلی جذاب بود
    شما که این همه خوب مینویسین...پس چرا ناشناس؟
    اون عشقه که گفتین...میشه یه نفر عاشق کسی دیگه بشه و اونو هم به کمال برسونه و خشکش نکنه :)

    واسه اون قسمت دسیدن و ماندگاری هم باید عرض کنم که من عاشقماا ولی نمیدونم عاشق کی!

    دوستان ، عشق ، معجزه خداست در دل ما آدم ها !


    ارزشش رو بدونیم پس ! حالا از هر طریق و در هر شرایط و هر سنی که ایجاد میشه . بهش بی توجه نباشیم . و روی هر اتفاقی ، نام عشق نذاریم ! برای اثباتش به خودمون و فرد مقابلمون تلاش کنیم .


    جمله ای فوق العاده از جبران :

    چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم.

    پاسخ:
    اون لحظه ی اثباتش فقط... :)

    سلام مجدد.

    شما لطف دارین . خوشحالم :) 

    من ناشناس نیستم . من وبلاگ نویسی نمی کنم آخه با اینکه رشته خودم کامپیوتر هست :)))

    بله . صد در صد . عشق واقعی که گفتم یعنی همین . برای اینکه بفهمیم عشقی که مثلا از طریق امواج ایجاد میشه واقعا علاقه قلبی هست یا فقط هوس و احساس هیجانی زودگذر ، راهش همینه .


    یعنی ببینین از روزی که آشنایی صورت گرفته تا روزی که متوجه احساس متفاوت شدین در درونتون ، چه اتفاقات معنوی در درونتون شکل گرفته . عشق مجازی (عشق های دنیایی) در صورتی قابل اعتماد خواهند بود که ما رو به عشق حقیقی (عشق خدا) برسونه .


    منظورم از مثال گیاه عشقه این بود که عشق ماهیتش همینه . حالا چه از روی هوس باشه چه یه احساس به شدت معنوی قلبی و روحی . ولی عشقی قابل اعتماد هست که جنبه های درونی شما رو به سوی عامل معناو معنویت هدایت کنه .


    این رو هم بدونیم که عشق یک مفهوم بی نهایته ! عظمتش رو میتونیم درک کنیم ولی نهایش رو خیر !!!!!!

    پاسخ:
    به نظرم واسه وبلاگ نویسی آفریده شدینا...بنویسین!
    به قول دبیر زمین شناسیمون... ما هرکاری میکنیم نهایتش میخوایم به خدا برسیم... میگفت یه چیز فطریه... میگفت انسان تلاش میکنه که عشق رو پیدا کنه و ازدواج کنه... ازدواج که میکنه میبینه بازم انگار یه چیزی کم داره... نهایتش اینه که میخواد به خدا برسه

    اون لحظه اثباتش فقط ........:)


    این جمله بالا رو که نوشتین دقیقا همین طوره . همراه با لبخند . همراه با اوج گرفتن . پرواز کردن .لحظه بیادماندنی خواهد بود .

    هیچ کدوم از ما لحظه تولدمون رو نمیبینیم و بیاد نداریم . لحظه مرگ مون رو هم همین طور .


    عاشق شدن تنها لحظه در زندگی هر فردی هست که تولدش رو و مرگش رو با چشمای خودش میبینه و با عمق وجودش درک می کنه !!!!!

    پاسخ:
    یاد این جمله افتادم که میگه: میکنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش ولی آهسته میگویم اهلی بی اثر باشد!
    آره شده. هم واسه خودم پیش اومده هم برعکسش کسی به من گفته.
    حس خودم خیلی عمیق بوده و هست و توصیه میکنم هیچکس انقدری به این احساس ها بها نده که درگیرش کنه. یه حس اشتباهه از نظر من اما شاید نشه کاریش کرد. تجربه ی تلخی بود...
    پاسخ:
    بعضی وقتام نمیشه کاریش کرد... شاید طرف انقدرام خوب نباشه... ولی تو توی ذهنت ازش یه بت میسازی... تمام حسن ها و خوبیا رو توی اون چیزی که ازش توی ذهنت ساختی میبینه... و وای به وقتی که نتونی بهش برسونی و نتونی فراموشش کنی و نتونی کسی مثل اونو پیدا کنی...

    فقط موضوعی که مطرح هست اینه که آدم ها از پشت سیم ها و امواج و اینکه چه فردی با چه اهداف و نیتی نشسته و هر آنچه می نویسه حقیقت هست یا بازی با احساسات پاک و ناب افراد ، خبر ندارن در این طور ارتباطات .

    و ممکنه ضربه سختی به فرد وارد کنه از هر جهت در زندگیش.

    که این وضعیت شامل هر نوع ارتباطی میشه و مختص ارتباطات از طریق رایانه و امواج نیست !


    متاسفانه آدم ها موجودات بسیار ترسناک و مرموزی هستن و اندک افرادی هستن که واقعا صادق و خدا شناس و خداترس و انسان هستن.


    واقعا خدا همه ما را عاقبت بخیر بکنه ان شاالله. خدا همه ما را به راه راست هدایت کنه ان شاالله تا از هر طریق از احساسات هم سواستفاده نکنیم و قدر احساس هم رو بدونیم .

    پاسخ:
    از پشت این امواج و سیستم هم خیلیا تحت تاثیر قرار میگیرن...

    بالا هم عرض کردم . عاشق شدن راه و دستوالعمل ثابتی نداره.نمیشه بگی کدام راه درست و کدام راه اشتباه هست به طور صد در صدی !!!!!!!!!!!!!! مهم پایبندی طرفین به ارزش های انسانی و دینی و عاطفی هست . وگرنه بر اساس پیشرفت زندگی بشر و بوجود آمدن راه های ارتباطی متنوع  و گسترش جمعیت و....، نمیشه انتظار داشت دو فرد فقط و فقط از طریق روش های پیشین و گذشتگان بهم برسند !


    بله. ممنون. منتهی من به وبلاگ نویسی به چشم کار هنری و تجاری نگاه می کنم. اگر به چشم دفتر خاطرات بهش نگاه کنم ، تمایلی ندارم تمام مطالبش رو به اشتراک عموم بذارم . چون دلم نمی خواد سایرین رو با مسائل زندگی شخصیم درگیر کنم و شاهد پیشامدهای ناگوار در روح زندگی سایرین باشم .



    در کل ، عاشق شدن اتفاق خوبی هست در زندگی یه آدم ، اگــــــــــــــــــــــــــر مردم بذارن !!!

    این رو هم د رنظر داشته باشیم که هر نوع علاقه مندی نامش عشق نیست ولی نباید و نباید و نباید هیچ ارزشی در هیچ رابطه ای از دست بره ! یعنی نباید اگر نامش عشق نیست بذاریم و کاری کنیم که به نفرت تبدیل بشه ! نباید خرد کنیم ! نباید بشکنیم . نباید بی ارزش کنیم !

    متوجه شدید ؟

    پاسخ:
    متوجه بودم :|
    + بدون یه راه ارتباطی جواب دادن خیلی سخته...
    منم منظور بدی نگرفتم و بی منظور جواب دادم :)
    یعنی اینکه با همه ش موافقم...اون تهشم سوالی بود باید جواب میدادم دیگه ؛)

    :)

    بله. قشنگی عشق همینه دیگه.

    جذابیت و تنوعش بین آدما از همین هست دیگه. تنوع در روش ها و راه های ارتباطی برای رسیدن به عشقی ماندگار و ابدی در دل.

    بیخود نیست حضرت حافظ  در غزلی دارن که :

    یک قصه بیش نیست غم عشق و وین عجب    کز هر زبان که می شنوم نامکرر است

    فرق است از آب خزر که ظلمات جای اوست    تا آب ما که منبعش الله و اکبر است


    منم دقیقا برای همین این گفتم غمگین نباشی دوستم . برای این :|

    من به اندازه کافی غم داره دلم !!!!!!!!!! نبود ! آمد و ماندگار شد !


    پاسخ:
    نامکرر است...عجب...
    نبینم غمتو :)

    اوهوم.

    نامکرر است .

    تجربه ای تکرار نشدنی

    ان شاالله نصیب و قسمت دل همه بشه.آمین

    پاسخ:
    واسه بعضیام مکرره ها... زیاد پیش میاد عاشق بشن...!

    اون اسمش عشق نیست . هوسه.

    عشق واقعی تجربه ای تکرانشدنی هست. عشق واقعی آدم رو به معنویات نزدیک می کنه. عشق واقعی آدم رو از جز به کل می رسونه.عشق واقعی فراتر از جسم و نفس هست.عشق واقعی توضیح مفصلی داره که هر چه از معنا و مفهومش آدم بگه باز هم تمامی نداره.



    پاسخ:
    عشق واقعی آدمو به معنویات نزدیک تر میکنه... با این موافقم...
    البته به اینم بستگی داره طرفین تا چقدر مذهبی باشن
    ممکنه دو نفر دو خارج عاشق هم بشن که دین ندارن...ولی عاشقن!

    بله همین طوره.

    معنویات فقط مربوط به دینداری و ... نیستا .

    هر مفهومی که از قالب جسم فراتر باشه و به بعد روحانی انسان مرتبط بشه ، در قالب معنویات می گنجه.

    عالم معنا.

    یه عاشق واقعی تا ابد یه غاشق باقی می مونه.

    برای سنجش کیفیت یه عشق یه راهش رو قبلا گفتم . راه دیگه اش این هست که تمام عوامل احاطه کننده عشق رو برداری و ازشون دوری کنی . اگر بعد از گذشت مدت زمان طولانی باز هم همچنان عقیده ات سر جای خودش بود و هنوز هم گفتی عاشقی ، می تونی روی اون عشق حساب کنی .


    و البته که باید این موارد دوطرفه باشه. یعنی ممکنه عشق شما عشقی واقعی باشه ولی فرد مقابلتون یه احساس سطحی و زودگذر که براشارزش چندانی نداره تا اثباتش کنه.و میون راه کم میاره.


    راه دیگه این هست که فردمقابل رو با هامن مواردی که ادعا داره محک بزنی .


    پاسخ:
    ببخشید ظاهرا من یادم رفته بود این کامنت  جواب بدم
    یه جا خوندم تغییری که با اومدن به شخص توی زندگی آدم به وجود میاد با رفتن اون هدم هم از بین میره... 
    مثلا اگر این تغییر به خاطر اون شخص باشه با رفتنش از بین میره ولی اگر قلبا باشه موندگاره...

    خواهش می کنم.


    بله دقیقا همین طوره.گاهی فردی با آمدنش به زندگی تو ، ماجرایی رو به همراه خودش میاره که تمام جنبه های مادی و معنوی زندگیت رو از گذشته تا آینده ، از عالم دنیا تا عالم معنا در بر می گیره و به تسخیر خودش در میاره .


    اونوقت هست که حتی اگر هر چه متعلق و وابسته به اون فرد باشه رو از خودت و زندگیت دور کنی ، باز هم هیچی و هیچی از بین نمیره و نه تنها کم رنگ نمیشه بلکه بیشتر و بیشتر جلوه می کنه .

    لزوما این آدم از فضا نیامده و خاص نیست و خیلی ماه نیست و بدون بدی نیست .اتفاقا ممکنه خیلی آزارت هم بده .منتهی ربط های عجیبی با تو و زندگیت داره که اگر نداشت اینطور نمیشد .............!


    این حال رو تجربه کردم .......

    تجربه ای برای اولین و آخرین بار .

    پاسخ:
    شایدم خیلی عادی باشه... ولی وابستگیه دیگه... سن و جنس که حالیش نیست!

    بعد از این همه نوشتن ، رسیدید به وابستگی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


    غلط ترین نتیجه گیری ممکن !

    خسته ام کردید با این نتیجه گیری !!!!!

    پاسخ:
    نتیجه گیری نکردم حرفمو زدم!

    تفاوتی نداره. کلام شما تراوشات هنی شماست و در واقع افکارتون از باورهاتون حاصل میشه .

    این اشتباهه . اسمش وابستگی نیست !!! خوب توجه کنین نوشته شده در متنم وقتی عوامل وابسته را حف کنی بازهم هیچی تغییر نمیکنه و پررنگ تر هم میشه.


    وابستگی بعد زا مدتی تمام میشه و موارد دیگری جایگزینش میشه

  • پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
  • عاشق که نه ولی از طریق وبلاگش با هم آشنا شدیم و یکی از دوستای خوبم شد.
    پاسخ:
    دختره دیگهههههه؟؟؟؟ 
    آدمو غیرتی میکنی!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی