زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

شاید به دردتون بخوره ۳

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۰ ق.ظ

موسی فرار کرد و رفت سمت مدین...

میخواست جایی بره که فرعون پلیس و مامور مخفی نداشته باشه

وقتی داشت از شهر خارج میشد،گفت از خدا میخوام راهو برام باز کنه

اگه کسی میخواد دعاش مستجاب بشه باید خودشم بجنبه

الکی متوصل نشین...اگه دعاتون براورده نمیشه خودتون اولین مقصرین...اگه میخواین دعا کنید خودتونم بجنبید

مثلا خانومه میره حرم املم رضا و میگه یه عروس خوب نصیبم کن...دختر که تو حرم نیست! برین خواستگاری!

پسره جای اینکه به مادرش بگه زن میخوام به امام رضا میگه!!!دعا بکن ولی برو به مادرتم بگو بچه!


موسی وارد مدین شد دم دروازه چشمه ی آبی بود که دید چوپانا اومدن و دارن سقایی میکنن و حیوناشونو آب میدن

یه گوشه دوتا خانم بود و یه جوونی که تحت تعقیب و فراریه و نامحرمم هست

کارت تو رو از مشکلات جامعه باز نداره...

موسی اومد به اینا گفت مشکلتون چیه کنار ایستادین؟! 

دخترا گفتن: ابونا شیخ کبیر...پیره، نمیتونه چوپونی کنه

یعنی پسرااا دختراااا اگه پدرتون از کار افتاده، کار کنین کمکش...نه پدر و مادر از کار افتاده شما هم بیکار!!

مگه شان شما میزه؟

مگه کار یعنی استخدام؟


امام باقر بیل میگرفت دستش میرفت سر زمین کار میکرد  ...یه نفر امام رو در همون حال دید،پس رفت پیشش و بهش گفت: پسر پیامبر چیکار میکنی؟ اگه الان بمیری در چه حالی مردی؟ امام گفت در بهترین حالت

"دختر پیامبر" چوپانی میکرد...دختر پیامبر بودااا

دخترا گفتن ما کنار ایستادیم تا تنمون به تنه ی مردا نخوره

موسی به نفع دوتا دختر بهشون گفت حیوونا رو بدین به من، من سیرابشون میکنم

دختراحیوونا رو دادن به این جوون فراری...


دختر پیامبر چوپانی میکرد ولی جوونای الان عارشون میاد کتر کنن...کار تا دلتون بخواد هست...کار که فقط پشت میز نشینی نیست

امام باقر رو گفتن مادرت آشپزه، گفت الحمدلله، آشپزی یه هنره

یه حاج آقای و آیت الله بزرگی بود که 40 تا هم کتاب نوشته بود ولی یه وقتی دیدنش که تا زانو تو گل بود داشت کار میکرد... یه باغ انگور داشت و اونجا کار میکرد


دختره میگه لیسانس دارم زشته قالی بافی کنم...!

کار زیاده...استخدام کمه فقط...کار عار نیست

فرق است بین تولید علم و انتقال علم...بعضی دانشگاه ها هستن که کارشون تولید علمه ولی بعضیای دیگه هستن علمی تولید نمیکنن،مثلا میان کتابای بیگانه رو ترجمه میکنن که این انتقال علمه...تولید علم خوبه


بعضیا تو ایران خونه میسازن به اندازه ی ساخت یه  فرودگاه طول میکشه و زمان میبره...

تو ایران یه خونه 3 سال طول میکشه، توی مالزی یه فرودگاه 3 سال طول میکشه ...یکم سریع تر خب! بجنبین!


موسی جوونی بود که یک تنه قیام کرد

با مشتش میتونست 1 نفرو بکشه

به گفته ی مردم اعتماد کرد

از منطقه ی فرعون و از طاغوت

میره سراغ دوتا دختر که ببینه چرا کنارن...

میبینه با تقوان و میره سمتشون و کمک میکنه بهشون


فجاءته احداهما تمشی...با حیا راه میرفت

خانومها هیچ کار شما نباید تحریک کننده

با عشوه حرف نزنید

با نرمی حرف نزنید

که نکنه کسی که دلش مریضه دلش هوای شما رو بکنه

اگه یه نفرم تحریک میکنی؛ اونجوری حرف نزن...

زبونتون با کرشمه نباشه 

پایکوبی نکنید

زینتتون رو نشون ندین به نامحرم و غیر شوهر

دخترشعیب با حیا راه میرفت


ان ابی یدعوک...بابام دعوتت کرده گفته بیا خونه

دختر حق نداره جوونی (پسر) رو خودش دعوت کنه ...گفت "بابام" دعوتت کرده

لیجزیک...میخواد بهت جزا بده


موسی برای پول چوپونی نکرد و از اول هم نیتش پول نبود ولی شعیب باشعور بود و بهش گفت میخوام اجرتو بدم

مثلا حاج آقاهه رو میگن بیا واسه سخنرانی ولی بهش میگن بهت پول نمیدیم چون تو داری برای خدا کار میکنی!

حتی اگر کسی خواست بیاد واسه اقامه نماز جماعت،پول تاکسیش رو هم باید براش حساب کنید...هرچند خودش نگه و نیتش پول نباشه

خدا میکگه کلوا و عمل صالحا...بخورین بعد عمل صالح انجام بدین...که جون داشته باشین واسه انجام اون عمل صالح!

مثلا سحری بخورین که بتونین روزه بگیرین (جهت اطلاع:سحری خوردن مستحبه! بله! یه همچین خدای باحال و اهل دلی داریم... )


انسان مخلص 2 شرط داره:

1- لا نریدوا ... نیت پول نباشه

2-اخلاص باید تو کار باشه

اخلاص:از اول که وارد میشید قصدتون پول نباشه


مثلا میرین سخنرانی...شما به قصد سخنرانی رفتین ولی از اکسیژن هم استفاده میکنید...نیت اکسیژن نکردی ولی داری ازش بهره مند میشی.این یعنی:

طی کنید...به زبون حرف پول نزن...اما اگه دادن بگیر

مثل خانوم که نیتش لباس شستنه ولی عرق هم میکنه و بدنش از سموم پاکسازی میشه و خنکش میشه و اوقاتش هم پر میشه، شوهرش هم خوشحال میشه!!!


اگه زیارت میرین و میرین مشهد،از جاده ی شمال هم رد میشین و از طبیعت بهره مند...ولی دیگه نگین هم رفتیم مشهد هم رفتیم جاده شما!

مثل اینه که بگی آقای قرائتی من هم تو رو دوس دارم هم کشمشو!


اونایی که برای خدا کار نمیکنن باختن...اگه نیتت خدا باشه خیلی چیزایی دیگه در کنارش به دست میاری...

دنیا فقط جلو روتون نباشه و فقط دنیا رو ببینین...


موسی اومد و ماجرا رو به شعیب گفت که چه اتفاقاتی واسش افتاده و سرگذشتش چی بوده


ماجرا چیه؟

((کسی که از طاغوت بگریزد مهمان پیامبر میشود))


ابراهیم...عموش بهش گفت برو...از خانه ی شرک و عمو ی بت پرست فرار کرد و سازنده ی کعبه شد


ازین داستان میفهمیم که مهمانواز بودن پیامبرا

شعیب به موسی گفت لا تخف...مهمون خودم باش ...نترس

نجوت...نجات پیدا کردی


موسی اون موقع که فرار میکرد به خدا گفت نجنی...اینجا= نجوت...نجات پیدا کرد


علامه تستری تبعید شده بود به شوشتر.مطهری تهران بود، بعد رفت اهواز بعد میخواست بره شوشتر پیش علامه تستری....گفت نگرانم کولر نداشته باشه...از تهران به فکر هوای شوشتر و تبعیدیاس


خیلیا با هم شریکن،میبینن یکی از شریکاشون گرفتاره، بهش میگن برو، ما خرج زن و بچه ت رو میدیم

مثلا: ما16 تا، سهمت رو میدیم تو برو به گرفتاریت برس


شعیب به موسی گفت بمون پیشم، بهت کار میدم (بهش گفت 8 سال باید بمونی و برام کار کنی=چوپونی) 

همسر میخوای،من یکی از دخترامو بهت میدم 

مسکن میخوای،همینجا بمون و زندگی کن

امنیت میخوای؟ من محلم امنه و نگران نباش...


چرا؟؟؟! چون برای خدا رفتی بزغاله ها رو آب دادی

پس نیتتون خدایی باشه ...


+خدایا کمتر ازآنی ما را به خود واگذار

  • . زیزیگلو

نظرات  (۲۵)

اولللل
پاسخ:
:))
توقع ها رفته بالا:|
رفتم گل دوزی (البته طبیعته نمیدونم اسمش چیه:))) ) گرفتم
کل خونواده غیر بابا مامان گیر دادن که اینا بی کلاسیه
برو کلاس یوگا
برو کلاس آشپزی
برو کلاس ورزش
:|:|:|
پاسخ:
مگه من چی گفتم؟! :))
برو بدنسازی  :|
آشپزی اصن نرو! تو رو چه به آشپزی! والا!
بازم مرسی :)
پاسخ:
خواهش میکنم...یعنی انقدررر خوشت اومده؟!
منظورم به بند 5 ام پست بود:))))
پاسخ:
آها :))))
خیلی خوب بود ... بازم خیلی :)

امشبم منو دعا کنیا ... زیاد
پاسخ:
ممنون :)
باشه...تو هم همینطور...تا آخر ماه رمضون زیاااد و پس از آن هم!

 

باسلام

باتشکر از وبلاگ خوبتون از وبلاگ به خوبی استفاده کردم

لطفآ خواهش میکنم فروشگاه اراک نیک  را به آدرس  www.araknik.ir   درقسمت پیوند های  وبلاگتون  لینک کنید . موفق باشید                 

 

  • ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
  • لایکツツツ
    پاسخ:
    مث بسیجیا لبیک!
    لایک همون لاییک هست که پشت معنی دوستت دارم به معنای بی دین هست که وهابیا ازش استفاده میکنن
    نیست که من خودم شیخم و منبر دارم، برای همین استقبال میکنم
    پاسخ:
    یا شیخ شیوخ!
    :))
    نیست که من خودم شیخم و منبر دارم، برای همین استقبال میکنم
    پاسخ:
    o_O
    نیست که من خودم شیخم و منبر دارم، برای همین استقبال میکنم
    پاسخ:
    O_O
    واااااا، چرا کامنتم سه بار ثبت شد؟
    انگار اینجا صدام اکو داره :دی
    پاسخ:
    اینجا غاره!
    سلام
    خوب بود. خیلی
    ممنون
    پاسخ:
    سلام
    خواهش میکنم :)
    به دردمون خورد :)))))
    راستی سلام
    پاسخ:
    سلام
    خوشحالم که به دردت خورد :)
  • مهدی زارع
  • سلام

    ممنون

    پاسخ:
    سلام
    قابلی نداشت :)
    و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگ‌های با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‏‌اید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آن‌چه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آن‌که زنا کنید، پس چنانچه از آن‌ها بهره‏‌مند شوید آن مهر معین که حق آن‌هاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است. (۲۴)
    این عیناً آیه 24 سوره نساءِ
    حاضری جای اون زن باشی؟ یعنی شوهرتو تو جنگ بکشن و بعد تورو بر قاتلش حلال کنن؟ نه جدی حاضری؟! 
    بعدشم زنو مگه تصاحب میکنن هنوز؟ مگه یه تیکه زمینه؟ مگه مالکیت پذیره اصلاً؟
    پاسخ:
    کامنت قلم بانو رو بخون،فک کنم کامل توضیح داده باشه و رفع شبهه بشه
    سلام جناب بدمست
    1- ترجمه آیه قرآن، هیچ وقت عینا آیه قرآن نیست. ترجمه ایه است نه خود آیه.
    2- عین آیه این است: وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ؛ ملکت، فعل ماضی است و درباره گذشته صحبت می کند، نه درباره آینده. یعنی آنچه سابقا مالک شدید، نه اینکه در آینده هم چنین کنید. سیاق آیات قبل هم همین است. درباره شرایط ازدواج صحبت می کند، و قید می زند، «الا ما قدسلف» آنچه در گذشته اتفاق افتاده. (اسلام هنوز هم همین حکم را دارد: تایید کارهایی که بر اساس عقاید سابق انجام دادید. یعنی اگر کسی مسلمان شد، کارهایی از قبیل ازدواج که انجام داده، اگر طبق اعتقاد خودش باشد، اسلام آن را تایید می کند. این آیه هم به همین نکته اشاره می کند.
     3- روال همه اقوام این بوده ـ نه فقط اعراب ـ که زنان اگر در لشگر حضور داشتند، و آن لشگر در جنگ شکست می خورد، زنده ها (اعم از زنان و مردان) به اسارت گرفته می شدند و به عنوان برده وکنیز فروخته می شدند.
    4- اینکه هر مرد آزادی، مختار است با کنیزانش رابطه داشته باشد، یک امر بدیهی تلقی می شد. تازه اسلام آمد و این مسئله را محدود کرد و حقوقی برای کنیزان و برده ها قائل شد.
    5- مبنای احکام اسلام بر این است که زمانی که امد، اول سعی کرد عادات قومی و قبیله ای را محدود کند، حد برایش تعیین کند و کم کم از بین ببرد.
     مثلا برده داری، چیزی بوده که از قبل اسلام رواج داشته، اسلام اول آمد حقوقی را برای برده ها وکنیزها معین کرد، بعد اگر در احکام دقت کنید، کم کم آزادسازی برده را ارج نهاد، به عنوان دیه معین کرد، یکی از کفارات قرار داد، در حدیث و سنت بارها و بارها ائمه معصومین علیهم السلام آن را انجام دادند و دیگران را تشویق کردند. نقل شده امام چهارم، هر سال حدود هزار کنیز و برده آزاد می کردند.
    درباره زن هم همین طور؛ اسلام واقعا دینی است که به زن ارج نهاد. از بهترین خلق، فقط یک دختر باقی ماند. دختری که خدا کوثرش نامید. یعنی خیر کثیر... اعرابی که زن را، حتی زن آزاد را جزو اموال می دانستند و در ارث تقسیم می کردند، اسلام قدم به قدم تربیت می کند نه یکباره ودفعتاً.
    6- هیچ کس ادعا نمی کند که جمهوری اسلامی، توانسته تمام احکام اسلام را اجرا کند، یا آنچه که تا به حال فقها گفته اند، عین احکام اسلام است... اما تلاش کرده اینگونه باشد.
    7- پیشنهاد می کنم این جواب جامع را بخوانید. اینجا به طور مبسوط توضیح داده...
    http://www.pasokhgoo.ir/node/14401

    با احترام
    پاسخ:
    ممنون :)
    توضیح کاملی بود
    این آیه ترجمه عینی قمشه ای بود از قرآن، چند ترجمه دیگر هم هست که عینا مانند همین عبارات استفاده شده  است. و به نظر من آقای قمشه ای نسبت به خیلی ها در علم ترجمه و تفسیر اولاتر هستن!(مثل همین منبعی که ذکر کردین) بحث اینجاست که همه چیز از تفسیر شروع میشود، ابزار قدرتمندی که به شما این اجازه رو میده که هرچیزی رو خواستید از متن عربی برداشت کنید و تعمیم بدید!
    تفسیر این علم قدرتمند که ابزار شده برای اینکه، به ما بقبولونه کتابی که 1400 سال پیش نازل شده هنوز هم در دنیای امروزی کاربرد داره! میدونی هر چیز مادیی محدود به دو عنصر زمان و مکان هست! ولی ترجمه و تفسیر، ابزار دست بعضی ها شده تا این مرزها در نوردیده بشن!
    من با قران و معجزه بودنش هیچ مشکلی ندارم، چون واقعا ظهور اسلام تو جزیره العربی که سوسمار میخورن، دختر زنده بگور میکنن و چند ماه از سال رو برای کشتار حرام اعلام میکنن،به  ارمغان آورنده تمدنی هست که بعدها دنیارو فتح میکنه و رهایی و آزادی به دنبال داره.
    ولی این برمیگرده به جزیره العرب (قید مکانی) و 1400 سال پیش(قید زمانی)، سوالی که مطرحه اینه.... الان چی؟!
    چرا هنوز باید ارث زن نصف مرد باشه؟ چرا هنوز زن نباید قاضی بشه؟ چرا هنوز نباید زن پیش نماز بشه؟
    چرا هنوز مرد میتونه به شرط رعایت عدالت چهار تا زن بگیره و برای زن حتی ازین حق صحبت نشده( با توجه به اینکه علم ژنتیک بعدها این مشکل فرزند و ... حل کرده)....
    یا حضرت علی(علیه السلام) در خطبه‌ی80 نهج‌البلاغه فرمود: إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاْیمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ مِنْهُنّ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الاْنْصَافِ مِنْ مَوارِیثِ الرِّجَالِ؛ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَکُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَلاَتُطِیعُوهُنَّ فِی المَعْرُوفِ حَتَّى لاَ یَطْمَعْنَ فِی المُنکَرِ. (3)... هر کسی عربی هم بلد نباشه میفهمه این بالا چی نوشته،
    بحث اینجاست تو دنیای امروزی که پر از مارگارت تاچرها، آنجلا مرکل ها، هیلری کلینتون هاست... این سخنان چه جایگاهی داره؟!
    جواب تورو پیشاپیش میدونم! دست بردن به علم تفسیر و ترجمه و این جمله که شان نزول این آیه و این خطبه این بوده و آن بوده و ... منظور حضرت این بوده و آن نبوده و...
    حرف آخر: نمیشه با با یک ابزار به  نام تفسیر و ترجمه همه چیز رو به 2000 سال بعد تعمیم و بسط داد...
    حافظا! مِی خور و رِندی کن و خوش باش، ولی//دامِ تزویر مَکُن چون دگران قرآن را
    یا حق
    پاسخ:
    مثلا یه سوالی که واسم خودم خیلی سوال بود!!این بود که چرا دیه ی زن نصف دیه ی مرده؟ مگه ارزش زن ها کمتره که اینجوری حساب کردن؟
    و کلی هم سر همین موضوع توی کلاس تفسیر دانشگاه بحث کردیم و استا اینجوری گفت که:چون دیه قراره به بازمانده های طرف برسه واسه همی اینجوری تعیینش کردن.مثلا اگه یه مرد بمیره،دیه ی خیلی بیشتری نصیب زنش میشه تا اینکه یه زن بمیره...چون بالاخره مردی که مرده نان آور بوده و...

    ارث هم به همین ترتیپ که باز مرد میخواد یه خونواده رو بگردونه
    جناب بدمست
    ضمنا چطور شما اعتقاد دارید که شعر حافظ را می شود تاویل و ترجمه کرد، اما قرآن را نمی شود؟! چطور نمی گوید شعر حافظ مال 700سال پیش است و هنوز حافظ می خوانید وشاهد مثال می اورید؟! جز این است که همان حافظ می گوید: «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم». و همان حافظ، به حافظ مشهور شد و تخلصش را همین گذاشت، چون حافظ فرآن بود.
    شما وقتی هیچ چیز از تفسیر و ترجمه و شان نزول و... نمی دانید، لطفا نظر ندهید و خودتان را صاحب نظر ندانید. اتفاقا ترجمه جناب قمشه ای، یک ترجمه متوسط از قرآن است.
    ضمنا حرف شما ضدو نقیض است، اگر به معجزه بودن قرآن، ایمان دارید، پس باید قبول داشته باشید این قرآن، آخرین کتاب آسمانی است که بر بشر نازل شده. پس باید تک تک جملاتش را قبول داشته باشید. و وقتی ندارید و می گویید مال 1400 سال پیش است، یعنی به معجزه بودنش اعتقاد ندارید. به قرآن اعتقاد ندارید و همچنین به خدا.
    کسی قرآن را با ترجمه و تفسیر به 2000 سال بعدش تعمیم نداد. خیلی از آیات بدون تفسیر مرتبط اند.
    پس الکی ادعای اسلام نکنید و بروید سراغ همان رهبرانی که مال امروزند و بشری و برایتان حکم صادر می کنند. آدمی که جز عیش و نوش چیزی نمی داند، همان به که دنبال عیش و نوش و خوش گذرانی اش باشد.
    هر کسی که دستگاهی می سازد، خودش کاتالوگش را می نویسد. خودش می داند چه چیزی ساخته و چگونه باید استفاده کند. خیلی مسخره است که شما یک وسیله بخرید و بعد بگویید هر جور که دلم بخواهد استفاده می کنم. چون بعدا که خراب شد و ببرید گارانتی اش، می گوید چرا درست استفاده نکردی؟
    خدا هم آدم را خلق کرد و یک کاتالوگ کنارش گذاشت و نامش را گذاشت قرآن.
    اعتقاد داشته باشید یا نداشته باشید، روز قیامتی هست، همان روزی که خدا کاتالوگش را می گذارد جلویتان و می گوید چرا مثل کاتالوگ با آنچه من درست کرده بودم، رفتار نکردی؟!
    ترم پیش یه درسی داشتم که این خطبه رو بررسی کردیم همینو گوشه ذهنتون داشته باشید که این خطبه نه از نظر محتوا به حضرت علی میاد، نه سندیت داره
    بعدا بیشتر توضیح میدم...
    پاسخ:
    باشه...
    نپیچونیا...منتظرم
    هیچیز قطعی نیست و همه چیز نسبیه, اتفاقا تو بلاگفای خدابیامرز یه پست راجع به سعدی و حافظ مولانا و دیوان های هزلیاتشون نوشته بودم و با ذکر منبع از شفیعی کدکنی و دکتر شمیسا توضیح داده بودم که این شعرا نظر بازی و شاهد بازی زیاد داشتن! این هم از حافظ کل قرآن...
    من بحث دو عنصر زمانی و مکانی رو مطرح کردم  و هر چی شما گفتی رو قبول دارم به شرط زمان و مکان اون هم به دلیل نسبی بودنش و مقید بودنش به دو عنصر محدود کننده!
    + جواب سوالامو ندادید در مورد نظرات اسلام در مورد زن ها؟!
    ++ شعر حافظ اینقدر برخورنده نبود,نمیدونم چرا اینقدر به خودت گرفتی؟!
    +++ کاتالوگ با آپدیت شدن کالا احتیاج به آپدیت داره نداره؟! شما میری مغازه, میگی کاتالوگ این جنس مال ۱۴۰۰ سال پیششو بده؟! قید زمان و مکان رو فراموش نکنیم!
    سلام
    الف) شما در همین برداشتتون 2 چیز را قطعی وغیر نسبی قلمداد کردید:
    1- همه چیز نسبی است.
    2- همه چیز با عنصر زمان و مکان مقید می شود.
    پس شما هم اعتقاد ندارید که همه چیز نسبی است، چون آخرش به دوتا اصل یقینی رسیدین. پس ادعاتون میره زیر سوال. خودتون به لایتغیر بودن اعتقاد دارید و ادعای نسبیت می کنید.
    ب) بحث ادبیات، جایش وسط حرف ما نبود، در ادبیات نحله ها مختلف است. همان قدر که این دوبزرگوار، شعرا را قبول ندارند، خیلی های دیگر که همطراز با همین ها هستند، قبول دارند. شما جواب منو متوجه نشدید. گفتم خودتان قرآن 1400سال پیش را می برید زیر سوال، آن وقت حافظ 700 سال پیش را شاهد مثال می آورید.
    ج) انسان همان انسان است. انسان 1400 سال پیش با انسان الان، از لحاظ ساختار و آفرینش چه فرقی داره که شما دنبال کاتالوگ جدید می گردین؟ از لحاظ ساختار آفرینش، از لحاظ شهوت و... فقط امکاناتش بیشتر شده، این هم بر عهده اجتهاد است که عناصر زمان و مکان را با احکام غیر قطعی تطبیق دهد، و حکم جدید استخراج کند؛ نه وظیفه بنده وشما. شما هر وقت رفتید درسش را خواندید، اصول استنباط را یاد گرفتید، بیایید ونظر بدهید. مشکل دین این است که هر کس با هر تحصیلاتی، حتی مهندسی به خودش اجازه می دهد درباره دین حرف بزند و برداشت کند.
    د) مشکل اینجاست که شما نعوذبالله، خدا را در حدبشر زمینی پایین آوردید، خدا، خداست، عالم است از ازل تا ابد. پس می توان یک کاتالوگ ابدی بدهد.
    د) وقتی بحث ما سر اصل حقانیت اسلام است، بحث درباره جایگاه زن، معنایی ندارد. وقتی در کلان بحث می کنیم، باید اول بحث کلان حل شود، بعد برویم سر مباحث جزئی. اسلام یک ساختار کامل است، نمی توان یک بحث را از داخل آن کشید بیرون و گفت این اشکال دارد. باید حکم را در نظام ساختاری دید.
    جواب آقای بدمست:

    ترجمه خطبه اینه که:

    اى مردم، زنان از نظر ایمان و ارث و عقل ناقصند. 

    اما نقصان ایمانشان به اعتبار معاف بودن از نماز و روزه است.

    نقصان بهره‌شان به اعتبار اینکه سهم ارث آنان نصف سهم ارث مردان است. 

    نقصان عقلشان، به اعتبار اینکه شهادت دو زن برابر شهادت با یک مرد است. 

    از بَدان آنان بترسید، و از خوبانشان بر حذر باشید

    و در امور پسندیده از آنان پیروى نکنید تا در اعمال ناشایسته طمع پیروى نداشته باشند.


    خب... الان من روی منبرم و هیشکی هیچی نگه تا حرفم تموم بشه... 

    فمینیست‌ها و اتئیست‌ها و لیبرالیست‌ها و مارکسیست‌ها و مازوخیست‌ها و راشیتیست ها 

    و کلاً ایست‌ها مجلس رو ترک کنن 

    که شیخ اعصاب بحث و جدل متعصبانه رو نداره و هدفمون اینه که منطقی بحث کنیم! 

    اونایی ام که کلاً از دین و ایمان پرتن, وقتشونو تلف نکنن؛ به دردشون نمیخوره!  

    یه کم هم محبت کنید مهربون تر بشینید اونایی که بیرون موندن هم بیان تو و

    سر و صدا نکنید که صدام به اون عقبیام برسه


    جلسه آخر درس حقوق سیاسی و اجتماعی در اسلام, ینی همین یه ماه پیش, 

    استادمون (خانم س.) این خطبه رو در راستای حقوق زن مطرح کرد و 

    گفت حالا که جلسه آخره, بذارید برای اولین و آخرین بار هم که شده 

    با عقل و منطق و استدلال بشینیم این خطبه رو تحلیل کنیم! 

    خطبه ای که سال هاست فمینیست ها پتک کردن و میکوبن تو سرمون 

    که اینم از علی و نهج البلاغه تون که زن رو ناقص خطاب میکنه و 

    میگه از زنان دوری کنید و باهاشون مشورت نکنید و غیره!


    ببینید! نهج البلاغه یه کتابیه که توش خطبه‌ها و نامه ها و احادیث

    و جملات حکیمانه حضرت علی رو نوشتن. 

    کی نوشته؟ خودش؟ 

    نه!!! 

    آقای سید رضی در سال فلان هجری تصمیم میگیره برای درس بلاغت یه کتاب بنویسه 

    که اونایی که بلاغت میخونن این جزوه رو بخونن و بلاغت یاد بگیرن! 

    ایشون میاد میبینه حرف های حضرت علی خیلی بلیغ ه 

    ینی رسا و شیوا و مناسبه برای همون درس بلاغت, 

    برای همین تصمیم میگیره برخی! دقت کنید برخی سخنان و نامه ها 

    و خطبه ها و آثار حضرت علی رو گزینش کنه!

    اسم کتابم میذاره نهج البلاغه و از اونجایی که هدفش بیشتر بلاغت و زیبایی متن بوده! 

    دیگه به رفرنس ها دقت و اهمیت نمیده, نه که کلاً رفرنس نداشته باشه هاااااااااا 

    ولی خب هدفش همون بلاغت بوده که اسم کتابم میذاره نهج البلاغه

    حالا بعداً یه بنده خدای دیگه ای پیدا میشه و رفرنس هارو پیدا میکنه و 

    همه ی نامه ها و خطبه هارو میذاره کنار هم و یه کتاب تهیه میکنه

    که حجمش 4 برابر حجم نهج البلاغه ی سید رضی هست و 

    اسمشو میذاره "تمام نهج البلاغه" که خب معمولاً افراد متخصص و شیوخ کبیر!!! 

    این کتاب "تمام نهج البلاغه" رو دارن و 

    عوام الناس همون نهج البلاغه سید رضی رو دارن تو خونه هاشون, 

    یه عده هم که اصن نهج البلاغه ندارن تو خونه‌شون... 

    نچ نچ نچ نچ.. خدا همه‌ی گمراهان رو به راه راست منحرف کنه, ان شاء الله! 


    حالا بریم سراغ این خطبه!

    در راستای این خطبه! ملت چند دسته میشن, یه عده میگن این فرمایش! فرمایش حضرت علی هست و ایشون فرمودند زن ناقص هست و بله ناقص هم هست و شر هم هست و بپرهیزید که خب ما با این دسته از عزیزان کاری نداریم!

    یه عده‌ی زیادی هم میگن آره این خطبه از حضرت علی هست, ولی منظور ایشون این نبوده که زن ناقصه و نقص به معنی عیب نیست و ناقص العقل به معنی نفهم نیست. این عده از عزیزان میگن عقل در ادبیات عربی ینی زانوبند شتر! ینی یه چیزی که باهاش پای شتر رو میبندند که یهو یه کاری نکنه که پشیمونی به بار بیاره! حالا اگه میگیم مرد عاقل هست و زن نیست, به این معنیه که مرد انگار این سیستم کنترلی زانو بنده رو داره و زن نداره! ینی چون زن این سیستم عقل یا زانو بند شترش نقص داره هیجانی تصمیم میگیره و بعداً هم پشیمون میشه, البته نه که مردا این جوری نباشنااااااااااا, ولی خب داریم حالت کلی رو بررسی می‌کنیم و کاری به استثنائات نداریم منبع حرفام بحثی بود که تو کلاس داشتیم و این لینک مرکز پاسخگویی به مسائل دینی هست.


    یه عده هم هستن مثل استادمون, یا حتی خود من که نه فقط این عبارت ناقص العقل بلکه کل خطبه رو از نظر محتوا و رفرنس بررسی میکنن و به این نتیجه میرسن که

    اولاً مستندات این خطبه قوی نیست, به هر حال داستان برمی‌گرده به هزار و چهارصد سال پیش و اون موقع هم مثل الان بعضیا دلار و دینار میگرفتن که حدیث جعل کنن و خاطره تعریف کنن (مثل بعضیا که بعضیارو تو خواب می‌بینن و هی از بعضیا خاطره یادشون می‌افته و هی میان میرن رو منبر و هی خاطره تعریف میکنن)

    پس, از نظر رفرنس و مستند بودن باید شک کنیم!

    مثلاً حدیث غدیر و ثقلین هزار تا رفرنس دارن ولی این خطبه این جوری نیست!

    ثانیاً اصن بیاید فرض کنیم حضرت علی همچین حرفی زده و بعدش محتواشو بررسی کنیم! به نظرتون انگیزه اش چی بوده و منظورش یه عده خاص بوده یا کلی گفته!!!؟

    در این راستا عرضم به حضورتون که این خطبه برمی‌گرده به حوادث بعد از جنگ جمل که باعث و بانیش عایشه بانو و دار و دسته اش بوده و منظور حضرت علی هم مسببین این جنگ بوده و بگذریم...


    حالا از نظر محتوا چه جوری رد میشه؟! منبع حرفام حرفای استاده و این لینک ولی این لینکه به صراحت رد نکرده ولی استادمون با صراحت رد کرد و ما هم قبول کردیم!

    بر اساس این خطبه, زن‌ها ایمانشون ناقصه , عقلشون ناقصه, بهره شون هم ناقصه و در ادامه میگه ایمانشون ناقصه چون همیشه نمیتونن عبادت کنن, مثلاً آقایون کل سال رو میتونن نماز بخونن و روزه بگیرن ولی خانوما نمیتونن و کمتر عبادت میکنن پس عبادتشون ناقصه!!!

    که خب اولاً کمیت در عبادت مطرح نیست و کیفیت مهمه (همون یه ساعت تفکر و 70 سال عبادت نشون میده کیفیت مهم تره), تازه مگه زن دست خودشه! بهش میگن نخون نمیخونه دیگه! والا!!! تازه اگه تعداد و کمیت نمازها مطرح باشه, زن زودتر به سن تکلیف میرسه و 6, 7 سال بیشتر از مرد عبادت میکنه!

    والا!!!

    این از این!

    بریم سراغ اون قسمتی که میگه زن از نظر بهره‌مند شدن از ارث و دیه و ... ناقصه

    نمی‌خوام وارد بحث ارث و دیه بشم 

    ولی بحث جلسه قبل از حقوق زن, حقوق اقتصادی بود 

    که اونجا این مساله مطرح شد که مرد و فقط مرد موظف به تامین مخارج خانواده اش هست 

    و زن موظف نیست و مرد برای تامین همین هزینه ها باید از سهم الارث و 

    هر چی که بهش میرسه استفاده کنه ولی درآمد زن مال خودشه و هیچ بایدی وجود نداره 

    که این سهمو ازش بگیرن, پس دو برابر بودن سهم مرد, یه جور کمک اقتصادی هست 

    که زیر فشار مالی له نشه بدبخت فلک زده!!! 

    تااااااااااااااازه, سهم ارث زن, همیشه نصف مرد نیست, 

    مثلاً اگه بچه بمیره, به مامان و باباش ارث یکسانی میرسه, یا به خواهر و برادرش!

    به هر حال وکیلم نباشم, بچه وکیل که هستم!!! والا!!!  

    البته بابا با اینکه حقوق خونده ولی هیچ وقت رسما وارد حیطه وکالت نشد و 

    به تعلیم و تربیت پرداخت! ینی من الان بچه معلم ترم تا بچه وکیل! 

    کلاً تغییر رشته تو خون ماست! و این یه مشکل ژنتیکیه که بابا تجربی خونده 

    بعد رفته لیسانس حقوق گرفته و وارد آموزش پرورش شده, 

    یا داداشم که از تجربی به مهندسی کامپیوتر رسید 

    یا خودم که از برق به فرهنگستان زبان و ادب فارسی راه پیدا کردم 

    چی داشتم می‌گفتم؟

    خب چرا میپرید وسط حرفم آخه!!!

    یادم رفت چی داشتم می‌گفتم...

    آهان

    در مورد اینکه چرا شهادت 2 زن مساوی یه مرده, خدایی این دیگه فخر و افتخار داره آخه؟!!! 

    نمیدونم تا حالا شهادت دادین یا نه.. ولی آیا میدانید اگه جرم ثابت نشه 

    یا برعکسش ثابت بشه همینایی که میان شهادت میدن چه جوری مجازات میشن؟ 

    الکی که نیست شهادت دادن! اتفاقاً به نفع خانوما هم هست؛ 

    ینی احتمال مجازات شدنشون در صورت تایید نشدن شهادتشون 

    به خاطر تعداد بیشتر شهادت دهندگان کمتر هم میشه!

    من فهمیدم چی گفتم اگه نفهمیدین این قسمتشو بعداً بپرسید بیشتر توضیح بدم 

    ولی همینو گوشه ذهنتون داشته باشید که شهادت دادن ریسکه! 

    تکلیفه!!! و لازمه اش اینه که طرف احساساتی نباشه


    ماه رمضونم هست... میدونم خسته شدید و دلتونم نمیاد مجلس تورنادو رو ترک کنید... 

    سریع میرم سراغ بخش آخر خطبه که میگه از زنان بد بپرهیزید که خب اوکی! 

    هر آدم عاقلی از بدی و آدمای بد پرهیز میکنه, از مرد بد هم باید پرهیز کرد... 

    ولی از حضرت علی بعید نیست بگه کلاً از خانوما پرهیز کنید از خوباشونم بپرهیزید و 

    حرفشونو گوش ندید؟! دیگه نمیخوام حضرت فاطمه و مادرشون حضرت خدیجه رو مثال بزنم 

    ولی وقتی میگن یه حرفی از فلانیه, باید به محتوای حرف هم توجه کنیم 

    که کی گفته و آیا میتونه این حرفو فلانی بگه یا نه! 

    تازه خود قرآن گفته مردان مومن و زنان مومن موظف به امر به معروف و نهی از منکرن, 

    پس چرا باید حضرت علی بیاد بگه اگه به کار خوب هم تشویق کردن حرفشونو گوش ندید!!!

    پاسخ:
    شبهاتم رفع شد:)
    بس که فصیح و بلیغ بود...
    ناز شستت/شصتت؟!
     نازشست
    این اصطلاح یا ترکیب اضافی در افواه عامه به معنی پاداش یا مشتلق یا انعامی است که در مقابل هنر نمایی یا انجام کاری مهم و یادآوردن خبر خوش به اشخاص و افراد داده می شود.

    + در راستای پاسخ به کامنت بالایی
    پاسخ:
    دهخدا نسرین!
    +به حداد میگم بچه خوبی بودی :)
    ++همچنان ناز شستت!
    چقدر چقدر قشنگ بود این پست.. مرسی ^ ^ 
    + یه استاد داشتیم..می گفت نسل بعد از ما همه شون فقط کارهای مدیریتی و پشت میز نشینی بلدن اون وقت برای کارهای عملی از افغانی و غیره استفاده می کنن بعید نیست تعدادمون در آینده حتی از اونا هم کمتر بشه چون ما فکر می کنیم کار عاره و این اخلاق رو به بچه هامون هم داریم منتقل می کنیم.
    پ.ن. برای جمله ی آخرت...آمین.
    پاسخ:
    دقیقا همینی که گفتی و اینکه دخترای این دوره زمونه با کسی ازدواج میکنن که شغلش رسمی و دولتی و ازین پشت میز نشین ها و اینا باشه
    پست زیبایی بود
    پاسخ:
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی