خود درگیری زمستانی
یکی از مشکلاتی هم که چادریا دارن کلاه پالتوشونه، که البته من با اصرار هرچه تمام تر میخوام کلاهش به بدنه ش وصل باشه و پالتوی بی کلاه نمیپسندم.
میتونید گوژ پشت نتردام رو تصور کنید؟! و البته هر بار هم این نکته رو به خودم متذکر میشم که به کیف و کتابم.
و یه چیز دیگه هم اینکه که دوس ندارم مانتوم از پالتوم بزنه بیرون و هربار باید پالتو و چادر و مانتو رو طوری تنظیم کنم که یه طوری نشه... خلاصه اینکه من زمستونا خیلی با خودم درگیرم.
+دیگه اینو نگم که هربار درگیرم که اون کفشو بپوشم که با مانتوم سته یا اونی که با پالتوم و نهایتا این چادره که همه رو میپوشونه و پیروز میدان میشه. واقعا من دلم نمیخواد شوخی کنم. مشخصه؟!