پشه ها هرگز نمیمیرند... بر وزن پهلوانان هرگز نمیمیرند!
یکی بیاید به من بگوید مگر عمر مگس 3 روز نیست؟ (پشه؟مگس؟) پس چرا این مگسه که از هفته ی پیش آمده از بالکن توی اتاقم و هی برای خودش ول میگردد و میچرخد و مینوشد ازین جام نمیمیرد...؟؟!!!نه چرا؟! چرااا؟!
سر پیری نیفتد وبال گردنم!
رفتم روم به دیوار گلاب به رویتان دستشویی...نه اینکه هی هرجا میروم همراهم می آید و از وقتی که در اتاقم چشم باز کرده من را دیده، فکر میکند مامانش هستم، تا توی دستشویی هم همراهم آمد. بعد دویدم زود آمدم بیرون و در را پشت سرم بستم و آن تو زندانی اش کردم (مادری خبیثم چون من.) یک ساعت بعد دیدم آمده نشسته کنارم هی دورم میگردد! میگویم: من اینو بردم توی دستشویی... بعد "ز" خیلی خوشحال میگوید: منم آوردمش بیرون!
رفته بودم در حال آشپزی توی آشپزخانه... عین این بچه های نق نقو که یک لحظه مامانشان را نمیگذارند به حال خودشان آمده بود ویز ویز میکرد توی گوشم...بغلی هم شده :/
داشتم از دانشگاه بر میگشتم توی فکرش بودم! از صبح تنهاس! منتظر هم هست تا برسم خوابگاه... نمردیم و یک پشه ای چیزی چشم انتظارمان بود لااقل!
- ۹۴/۱۲/۰۹