خوابای خنده دار و تبدیل شدن به کتکول آمین
دیروز صبح رسیدم خوابگاه، خسته ی راه بودم و با اینکه تمام روز رو دانشگاه کلاس داشتم بجز اون 8 صبح که نرفتم بقیه کنسل شدن بجز ساعت 1 تا 2!
1 تا 2 رفتیم دانشگاه... بعد که رسیدیم خوابگاه از گشنگی داشتم میمردم،فکر به یه چیزی آزارم میداد و خب دستشویی رو هم اضافه کنید!
بعد از خستگی خوابم برد
با صدای خنده های بلند بلند خودم از خواب بیدار شدم در حالی که هنوز داشتم غش غش میخندیدم!
بچه های دوتا تخت بالا هم خندشون گرفته بود و هی از هم میپرسیدن این خوابه؟ داره تو خواب میخنده؟! بعد یهو میزدن زیر خنده! بعد من ساکت میشدم باز از خنده ی اونا خنده م میگرفت! بعد اینا فک میکردن من هنوز خوابم!
+آخر خوابم خیلی خنده دار بود! یه نفر که پاهای درازی داشت از روی کلی آدم رد شد! به همین قسمتش خنده م گرفته بود :|
+میگم بچه ها تمام اون موردایی که قبل خواب داشتم با خوابیدن رفع شد!
+ توی درس شیمی متابولیسم،ترم پیش، چیزی خوندیم به اسم کتکول آمین!
انقدرررر من به این کلمه خندیدم که وقتی سرمو آوردم بالا دیدم همه دارن میخندن! یاد شمپت کته کله میفتادم که توی برره میگفتن!
- ۹۴/۰۸/۰۵