زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

وقتی که بعد از یه کلاس یه سره ی از 8 صبح تا 12 ظهر به حالت خمار درومده و در جواب استاد که میپرسه کسی خسته س؟و همه سکوت میکنن و با پرسش دوباره ی استاد میگی استاد روموم نمیشه بگیم! و استادم میخنده و کلاسو تموم میکنه، میری توی مسجد دانشگاه و همین که پاتو میزاری تو، کیف و وسایل توی دستت و مقنه و چادر و مانتو رو حتی، در میاری و در حالی که روی زمین دراز کشیدی و داری به سقف نگاه میکنی یهو خوابت میبره و تخت میگیری میخوابی...

وقتی هم که پامیشی میبینی هم کلاسیات همه دورت به صورت حلقه وار خوابن!

+سقف نمازخونه!

  • . زیزیگلو

نظرات  (۳)

ما یه دفعه بعد از ظهر ؛ بین دو تا کلاس عمومی ... وسط زمستون بود یا نه رو یادم نیس ولی خیلی سرد بود . رفتیم نمازخونه ؛ خوابیدیم ها ... خوابیدیم . بسی هم چسبید.
پاسخ:
یه نیم ساعتی شد شاید؛ ولی خیلی چسبید! خستگیم در رفت و سر کلاس بعدی شاد و شنگول بودم!
میخوام ازین به بعد این رویه ی خوابیدن توی نماز خونه رو پیش بگیرم :)
  • فیروزه ای
  • اصلا کار ما همین بود!
    میرفتیم برای نماز، نمازو که میخوندیم میخوابیدیم و بعدش هول هول پا میشدیم یه دستشویی می رفتیم و میدویدیم کلاس
    آی خال میداد :)
    پاسخ:
    خال میداد؟ :)))
    تازه خنک هم هست....
    آرومم هست...
    دور همی یه چرتی میزنیم :)

  • یه پسر دانشجو
  • هههه
    پاسخ:
    :))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی