زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

پلیس!

چهارشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۰ ب.ظ

خونه ی ما توی یه منطقه ی مسکونیه که اول این منطقه یه کلانتری هست

بعد الان پلیس اومد تو محلمون داشت دور میخورد بعد دم در ما که رسید یه بوق زد بعد پیاده شد اومد در زد و گفت در رو ببندین!


یادم باشه یه ماجرای پلیسی دیگه هم براتون تعریف کنم! خیلی هم جنایی بود تازه!

  • . زیزیگلو

نظرات  (۸)

:)
پاسخ:
:)
  • پاک باخته
  • الان این خیلی جنایی بود؟؟؟
    والا
    پاسخ:
    نه ماجرای پلیس بعدی جناییه!
    با اسم پلیس 2 مینویسم
  • رگـ ـهــا
  • :)))))))
    وای چه هیجان انگیز !!
    پاسخ:
    :))))  آره :))))
    وای خدای من باور نکردینه این ماجرا :)))) 
    پاسخ:
    :))))
     کامنتت نابودم کرد!
    عخی ...
    پلیس مهربون :دی.

    یاد ِ اون سری افتادم که تعریف کرده بودی بهتون شک نمی کنند (((: .
    پاسخ:
    ما خیلی مشکوک بودیم و تمام تلاشمونم کردیم که واقعی به نظر برسه... که شک نکردن!
  • فیروزه ای
  • خخخخخخ
    تا حالا پلیس واسه ما بوق نزده :/
    پاسخ:
    بوق پلیس خیلی باحاله! حس غرور بهت دست میده!
    الان مشخصه به من دست داده و من اومدم پستشو نوشتم؟! :))

    اگر ما تو محله ی شما بودیم یا پلیس ها تو محله ی ما بودند قطعا روزی بیست بار بهمون می اومدند تذکر میدادند :دی 
    آخه من خودم روزی ده بار به ساکنین مجتمع مون چه کتبی چه شفاهی به عنوان معاونت مجتمع مسکونی مون تذکر دادم ولی افاقه نکرده 
    بلکه اونا بگن افاقه کنه:دییی 
    پاسخ:
    ای بابا! یه کلانتری باید بزارین تو مجتمعتون که! پلیس کمه!
    خیلی هم جنایی بود [چشمک]
    والا :)))

    قشنگ مینویسید ...
    دنبالتون کردم :)؟
    پاسخ:
    من که دنبالت کردم...تورو نمیدونم : دی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی