ارجحیت انرژی نوری بر غذا خوردن
غذا خوردن و غذا پختن و هر چیزی که به غذا مربوط باشد،کلن چیز مسخره ایست!
وقتی که صرف پختنش میشود را میشود به جایش کارهای اساسی کرد! وقت خوردنش هم! اصلا همین مراحل مضغ و بلع و هضم و جذب و دفع خودش کلی زمان بر است...اصلا آیا میدانید غذایی را که از لحظه ای که در دهان میگذارید تا لحظه ای که دفع میشود 18 ساعت زمان میبرد؟ بلکم بیشتر!
اصلا چرا مردها انقدررر غذایی اند؟
شکی درش نیست که تبارک الله احسن الخالقین...ولی بیایید متصور شویم که سلولهای ما برای متابولیسم (همون سوخت و ساز سلولی) نیازی به مواد غذایی نداشته باشندو و فکر کنیم که در بدنمان دستگاه گوارشی هم نداشته باشیم...از آن طرف هم دستگاه کلیوی و دفع ادرار نخواهیم داشت...!
و بعد مثلا بدنمان با انرژی خورشیدی کار کند...! خیلی هم زیبا! خیلی هم شیک!
فقط اینکه سوالی که پیش میاید این است که آنوقت بدنمان با چه چیزی قرار بود پر شود؟! با پشم شیشه یا پارچه؟!
+لازم است بگویم علاقه ی چندانی به غذا پختن ندارم؟
حالا شاید هم داشته باشم و جزو استعداد های کشف نشده ام باشد
من خیلی استعداد کشف نشده دارم چون.
الان من در حال استراحت در ساعت 3:29 دقیقه ی شب هستم( دوستی فرمودند نگویم شب،فرمودند اصلا مگر 3 یا 4 شب داریم، فرمودند بگویم صبح، ولی از آنجایی که هوا تاریک است، من یک جوری ام میشود که بگویم ثبح! (بیسواد نیستم! ولی چون "ث وص" گوشی ام کنار هم اند گاهی اشتباه میشود، حال و حوصله ی تصحیح هم ندارم!) پس در اینجا "شب به صبح ارجحیت دارد" جدیدا از کلمه ی ارجحیت خوشم آمده و مانده بود توی دلم تا یک جا ازش استفاده کنم و اینجا به نظرم خوب شد که سر بحث را باز کنم و این کلمه را در این پست بگنجانم. اصلا من پست نوشتم برای همین یک کلمه...مثل مامان دوستم که یک دکمه پیدا کرده بود میخواست برود برایش کت بدوزد :| الان درکش کردم یکهویی!)
+غلط های املایی دیگر کلماتم تصحیح شد؛ برای رفاه حال شما...انقدر که دوستتان دارم من... (از نوع مصلحتی!!)
- ۹۴/۰۵/۱۲
درباره غذا پختن صد در صد باهات موافقم. این همه کار می شود انجام داد، چرا غذا درست کنیم خب! :دی
البته می دانم جزو استعدادهایی است که علی الحساب حوصله اهمیت دادن بهش را ندارم. و گرنه طول عمرم تا حالا ثابت کرده معمولا غذاهایم خوب است. اما واقعا غذای خوشمزه خوردن لذت داره. نداره؟!