من زندانی ام!
شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۴۰ ق.ظ
دیدم تنهایی دیگه خیلی داره بهم فشار میاره و یکم دیگه اگه بمونم تو خوابگاه خل میشم، با یکی از بچه ها که نامزدش فسایی هماهنگ کردم بریم فسا، منم برم خونه ی یکی از دوستای فسایی
تو راه در کیفمو باز کردم دیدم کیف پولم باهام نیست!دوستم حساب کرد
آزمون و مصاحبه ی بسیج رو هم هماهنگ کردیم فسا دادم.
به دوستم میگم میخوام برم خوابگاه...6 تومن بده! میگه یادته چقد گفتم باید بیای خونمون و میگفتی نه! حالا پول بهت نمیدم ببینم چجوری میخوای بری!
خلاصه اینکه بهم پول نمیده و من تا یکشنبه صبح که میخواد بره دانشگاه، زندانیشم!
فعلا خونه ی سادات مهمونم :)
+قلم بانو جان، کیفمو عوض کردم! کارتم توی اون یکی کیفم بود! وگرنه حرفت یادمه!
- ۹۴/۰۲/۱۲