زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

این داستان...یخچال

دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۵ ق.ظ

 این فشفشه آبشاریا رو دیدین؟

 از دانشگاه اومدم هنو چادرمم تنم بود...

یهو یه صدایی از پشت سرم اومد،منم نزدیک یخچال...

نگا کردم دیدم سیم و پریز آتیش گرفتن...عین خوده فشفشه آبشاری

 کلی جیغ کشیدم

بچه ها همه عه خواب پریدن اومدن تو هال!!

 گفتم الان میترکه بهمون

 خدا رحم کرد نگرفت به چادرم

من که مخم هنگ کرده بود...یکی از بچه ها جیغ جیغ کرد گفت فیوز...ما هم رفتیم کشیدیم فیوزو


خوب راستش اولش وختی که از دانشگاه اومدم از تو یخچال آب برداشتم،در یخچالو که بستم چن دیقه بعدش آتیش گرفت

ولی به کسی نگفتم!!!

 خو اصن تخصیر من نبود!!

 نبود😠

 چادرمو تازه دادم دوختن سوختگیشو...نزدیک بود دوباره از دستش بدم😕


+نمیگم که دوباره با اتو سوزوندمش ؛)


  • . زیزیگلو

نظرات  (۴)

  • پاک باخته
  • :)
    چقدر مهیج واقعا
    خخخخخخخخخ
    الان خودت که نسوختی؟
    پاسخ:
    نه، به حمدالله سالمم!
    :)
    خداکنه شما سالم درستون رو تموم کنید:)
    پاسخ:
    خدا از زبونتون بشنوه...بلند بگو آمین!
    دیگه از جر خوردن پام تو دانشگاه نمیگم که یه اوضاعیه...!
  • مصطفی فتاحی اردکانی
  • یه راه حل : شما اتو نکنید
    پاسخ:
    :)))))))))
    به نظر راه حل خوبی میاد!
    من کاملا متقاعد شدم!
    نگفته بودی،حالا چه رشته ای؟
    در ضمن فکر نگنم چادری باشی.
    پاسخ:
    تغذیه
    چرا هستم ؛)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی