لعنت به این آوار
سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۴۳ ق.ظ
دلم داره میترکه و هیچ کاری از دستم برنمیاد
عکسها رو ندیدم ...طاقت نداشتم یکی از بچه ها داشت یه عکسو تعریف میکرد...
باباهه نشسته بود روی آوار و عروسک بچه ش دستش بود... هیجی جانسوز تر از گریه های یه مرد نیست... دیگه حالا حسابشو بکنید چندین نفر یتیم چندن و چندین نفر بی کس و چند هزار نفر آواره...
دمای هوا اونجا 0 درجه س...
خدا کنه لااقل جای خواب داشته باشن...
- ۹۶/۰۸/۲۳