تصور ذهنی
سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۱۹ ب.ظ
خب مثلا وقتی کسی منو خانم زیزیگلو مورد خطاب قرار میده کلس میخندم=))
"خانم" یه کلمه ی رسمیه و وقتی "زیزیگلو" در ادامه ش میاد کلمه رو از حالت رسمی به غیر رسمی تغییر میده و اونو به حالتی مضحک تبدیل میکنه!
+من گاهی موقع دعا کردن یعنی اون وقتایی که باید کلی ها رو دعا کنی... هم خانواده هم فامیل هم دوستام و هم بلاگر!! ها رو توی ذهنم میارم و دعا میکنم واسشون! بعد ازشون تصویر ذهنی میسازم! بعد بگذریم از اینکه وب خیلیاشونو نمیخونم و فقط اسمشونو شنیدم و بگذریم که کلی اسم اجق وجق میگم و میدونم خدا خنده ش گرفته... ولی نگم که من همیشه فکر میکردم لافکادیو دختره و تصویر ذهنیم ازش یه دختر با شال کرمی و مانتوی سرمه ای بود :|
- ۹۵/۱۰/۲۱