بعضیام به تقلب راضی نمیشن!
يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۵۶ ق.ظ
میگه تو نمیذاری...اجازه نمیدی ...
میگم: بگو!
میگه: باهام مخالف میکنی!
میگم باز چه نیت خبیثی داری؟ که لبخندم میزنی!
***
چند مدت پیش بچه ها سر جلسه با خودشون برگه میبردن، روی دست و پاشون مینوشتن، گوشه ی مانتوشون برگه میچسبوندن، به بهونه ی استفاده از ماشین حساب گوشی قبلش کلی از جزوه عکس میگرفتن و بعد هم به بهونه ی محاسبات، گوشی رو در میاوردن و ...یه مدت پیش هندزفری میبردن سر جلسه... الانم میبرن البته... مثلا امروز جلسه گرفته بودن که هرکدوم چه روزی امتحان دارن و افراد کمکی که پشت خط میتونن باشن کیا هستن و خلاصه اسم نوشتن و زمان بندی کردن و نوبت زدن!
***
میگم: بگو!میگه: میخوام برم رشوه بدم... گفتم به کی؟ واسه چی؟ میگه: به یکی از مسئولا... که کمکم کنه این درسو...
گفتم مگه قبول میکنه؟ از کجا میدونی اهلشه؟ اهلش نباشه و بهش همچین پیشنهادی بدی آبروت میره! نکن!!!
+خیلی شاخ شده!
منم داشت شاخام در میومد :|
- ۹۵/۱۰/۱۹