زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

پست هول هولکی در جمکران

شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۲۱ ب.ظ

از باحال بودن و خیلی باحال بودن آقای قرائتی که بگذریم...فکز میکنید بحث امروزشون توی سالن همایش بین 450 دانشجوی بسیجی خواهر و برادر استان فارس (مل اینجا میگیم خواهر و برادر :|  ) چی بود؟! بله آفرین، ازدواج!

اولش گفت این چند روزه که اینجا اومدین در مورد ازدواج باهاتون صحبت کردن؟ برادران همه با هم گفتن بله...خواهران گفتن نه نه نه... بعد برادران خندیدن :/ خب کوفت!

گفت اگر من بمیرم (ان شالله خیلی خیلی زیاد عمر با عزت داشته باشن... اصلا خیلی خوبن... باید تا زمان بچه هامم باشن حتی!) تلویزیون میگه عه...بهد شما که بسیجی هستین میگین عه عه! من بمیرم یا میگن عه با میگن عه عه !


داشتیم میومدیم جمکران با بچه ها (خوابگاهمون کنار جمکرانه) یه جمدتایی عکس توی فلکه ی کناریش گرفتیم (ظهر اومده بودیم و من یه روسری سبز سیر خریدم با ساق دست همرنگش... رفتم خوابگاه دوستمم یه روسری همین رنگی پوشید بعد دیدیم عه...بقیه ی بچه های اتاقمونم روسری همین رنگی خریدن! و خب کلی ذوق کردین!) پوشیدیم و امشب توی راه جمکران عکس گرفتیم... فکر نمیکردیم انقدر جلب توجه باشه که هر خانومی ما رو میدید میگفت خیلی باحالین و تازه یکی از برادران خیلی جوگیر شد و وقتی که اومدیم از خیابون رد شبم اومد از خیابون ردمون کنه :|

بعد 22 سال یکی اومد از خیابون ردمون کنه :|||


فردا روز آخره... عجب دوره ای بود.... امشب شبی با شهدا دادیم با حضور آقای سید ناصر حسینی پور  نویسنده ی کتاب پایی که جا ماند.

  • . زیزیگلو

نظرات  (۱۰)

و من و جمعی از دوستان هر شب التماس دعا داریم :دی
پاسخ:
هر شب و هر کجا به یادتم!
خیلی هم عالیه : )
خوشا ب حالتون

+خیلی مشخص بود هول هولکی بودنش :))
پاسخ:
تیتر وار مینویسم یادم نره!
دو سه تا پست دیگه هم نوشتم ولی منتشر نکردم...مربوط به اتفاقای همین دوره بود... گفتم شاید خوشتون نیاد از روزانه نویسی
سلام
چه خوش به حالتون بود امروز
:)

یاعلی

پاسخ:
این 7 روز که فردا روز آخره خیلی خوش بحالمون بود
امشب خیلی خوب بود
دیروز عالی بود... نمایشگاه...
توصیه میکنم حتما نمایشگاه این مجتمع رو ببینید...حتما
  • گمـــــــشده :)
  • چه جالب..
    ایشالا همیشه از این دوره ها.
    :))
    پاسخ:
    ان شالله...
    البته هر دوره هر نفر فقط یک بار اجازه ی گذروندنش رو داره
    بصیرت رو پارسال به دوره ی 3 روزه، ولایت استانی (خط امام) رو امسال یه دوره ی 7 روزه با کللللی حال خوب و روحیه ی مضاعف گذروندیم...
    ان شالله کشوری... :)
    میدونم فردا شب دلم میگیره... مخصوصا اینکه میریم حرم و بعد که بر میگردیم خوابگاه و منتظر اتوبوساییم چشممون میخوره به جمکران
    (البته این حال و هوای پارسال بود دم رفتن! من باهاشون نمیرم شبراز...مامان و بابام میان دنبالم که به بهونه ی من یه زیارت هم بکنن :)
  • مستر نیمــا
  • چرا الکی میگین نه؟شما که کلا بحثتون ازدواج بوده
    من میدونم:)))))))
    پاسخ:
    ما کلا توی اتاقمون هر شب بحث ازدواج بود :دی
    ولی توی دوره این همایش به صورت خصوصی و اختصاصی مخصوص ازدواج بود!
    حالا بماند که سر بقیه ی کلاسا هم بحث میکردیم!
    تازه حاج آققا قرائتی توصیه ی سومشون این بود که ازدواج کنید!!
    اردوگاه یاوران مهدی اردوگاه با صفاییه :)
    پاسخ:
    عالیه... خصوصا آسانسور و سالن همایش و نمایشگاهش!
    فقط اونجاش که یکی اومد ردتون کنه :| 
    پاسخ:
    بعدش فهمیدم خادم برادران بوده...مسئول بوده...بنده خدا با دست شکسته :)))
    دلم روسری سبز سیر با ساق همرنگش خاست :(
    کلن من چن روزه همش داره دلم سبز میخاد:\
    پاسخ:
    هرکی میبینه میگه چقدر قشنگه... حالا باز هوبه نذاشتم که حق چشم داشته باشه :دی لبنانی هم میبندیم! 
    جمکران وارد که شدی توی صحن مسجد دست چپ... دوتا مغازه هست کتاب میفروشن و روسری و ساق دست با انواع مدلا و رنگا
    بعله میشناسم اون مغازه هارو کلی هم چیز میزخریدم ازشون.بی زحمت الان اونجایی برا منم بخر اومدی اینجا بگیریم ازت:دییی
    شوخیه هاااا نخری یه وخ دوسش نداشته باشم میدمش به خودت:دیییی

    من همه چی بهم نمیاد:/

    پاسخ:
    دلم میخواست همشونو بخرم سارا... بجز روسری مدل عربیا که بهم نمیومدن :|
    تازه یکی از برادران خیلی جوگیر شد وقتی که اومدیم از خیابون رد شبم اومد از خیابون ردمون کنه :|

    بعد 22 سال یکی اومد از خیابون ردمون کنه :|||

    برگرفته شده از zizigolu.blog.ir

    :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

    + ان شاء الله همیشه در پناه امام زمان باشید.
    پاسخ:
    بعد فهمیدیم یکی از مسئولین برادران بوده بنده خدا... این حس مسئولیتش منو کشت!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی