زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

نامزد داران4

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۱۱ ب.ظ

تو اتاق بودم و تازه و از خواب پاشده بودم و خوابالو...

نامزدش بهش زنگ زد و شروع کردم به حرف زدن

بیرون اتاق یکی از بچه های یه رشته ی دیگه اسم دوتا از بچه های تغذیه رو اورد و گفت خیلی به تغذیشون اهمیت میدن و منم دویدم رفتم بیرون واسه دفاع از خودم! که س فقط یه روز اینجااااس! ط هم که گوشت نمیخوره! و کلی جیغ جیغ کردم! :))

اومدم تو اتاق؛ 

داشت با هق هق مامانش حرف میزد و زده بود زیر گریه


+ اگه من مثلش بشم چی؟!

تازه این که فقط یه روز و نصفی هم نه، یه روز و چند ساعت اینجاس فقط... 

یعنی امروز میاد و شب میخوابه و فردا میره....

  • . زیزیگلو

نظرات  (۳)

  • اقای روانی
  • هههه ههه هواش رو داشته باشین....
    پاسخ:
    باشه :) دارم
  • سعادت سلیمانی
  • بهش نخند یهو دیدی خدا به کسی وابسته ات کرد تا بفهمی حالشو :|

    قبلا از مکدر نمودن خلق شما عذرخواهی مینماییم!
    پاسخ:
    نخندیدم که! تعجب کردم فقط!
  • اسی بولیده
  • دلتنگ مامانش بود یا نامزدش؟؟0_o
    پاسخ:
    نامزدش!
    هی میگفت مامان من نمیتونم... هی مث ابر بهار اشک میریخت!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی