زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

ارجحیت انرژی نوری بر غذا خوردن

دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۰۳ ق.ظ

غذا خوردن و غذا پختن و هر چیزی که به غذا مربوط باشد،کلن چیز مسخره ایست!

وقتی که صرف پختنش میشود را میشود به جایش کارهای اساسی کرد! وقت خوردنش هم! اصلا همین مراحل مضغ و بلع و هضم و جذب و دفع خودش کلی زمان بر است...اصلا آیا میدانید غذایی را که از لحظه ای که در دهان میگذارید تا لحظه ای که دفع میشود 18 ساعت زمان میبرد؟ بلکم بیشتر!

اصلا چرا مردها انقدررر غذایی اند؟

شکی درش نیست که تبارک الله احسن الخالقین...ولی بیایید متصور شویم که سلولهای ما برای متابولیسم (همون سوخت و ساز سلولی) نیازی به مواد غذایی نداشته باشندو و فکر کنیم که در بدنمان دستگاه گوارشی هم نداشته باشیم...از آن طرف هم دستگاه کلیوی و دفع ادرار نخواهیم داشت...!

و بعد مثلا بدنمان با انرژی خورشیدی کار کند...! خیلی هم زیبا! خیلی هم شیک!

فقط اینکه سوالی که پیش میاید این است که آنوقت بدنمان با چه چیزی قرار بود پر شود؟!  با پشم شیشه یا پارچه؟!


+لازم است بگویم علاقه ی چندانی به غذا پختن ندارم؟ 

حالا شاید هم داشته باشم و جزو استعداد های کشف نشده ام باشد

من خیلی استعداد کشف نشده دارم چون.

الان من در حال استراحت در ساعت 3:29 دقیقه ی شب هستم( دوستی فرمودند نگویم شب،فرمودند اصلا مگر 3 یا 4 شب داریم، فرمودند بگویم صبح، ولی از آنجایی که هوا تاریک است، من یک جوری ام میشود که بگویم ثبح! (بیسواد نیستم! ولی چون "ث وص" گوشی ام کنار هم اند گاهی اشتباه میشود، حال و حوصله ی تصحیح هم ندارم!) پس در اینجا "شب به صبح ارجحیت دارد" جدیدا از کلمه ی ارجحیت خوشم آمده و مانده بود توی دلم تا یک جا ازش استفاده کنم و اینجا به نظرم خوب شد که سر بحث را باز کنم و این کلمه را در این پست بگنجانم. اصلا من پست نوشتم برای همین یک کلمه...مثل مامان دوستم که یک دکمه پیدا کرده بود میخواست برود برایش کت بدوزد :|  الان درکش کردم یکهویی!)


+غلط های املایی دیگر کلماتم تصحیح شد؛ برای رفاه حال شما...انقدر که دوستتان دارم من... (از نوع مصلحتی!!)


  • . زیزیگلو

نظرات  (۱۴)

سلام
درباره غذا پختن صد در صد باهات موافقم. این همه کار می شود انجام داد، چرا غذا درست کنیم خب! :دی
البته می دانم جزو استعدادهایی است که علی الحساب حوصله اهمیت دادن بهش را ندارم. و گرنه طول عمرم تا حالا ثابت کرده معمولا غذاهایم خوب است. اما واقعا غذای خوشمزه خوردن لذت داره. نداره؟!

پاسخ:
سلام
شکی در این نیست که اصن هیچ لذتی در غذای خوشمزه خوردن نیست...! ولی خب تمام کارهای عالم یه طرف، این غذا پختنه هم یه طرف!
  • دختری با موهای خرمایی
  • ولی من از غذا پختن واقعا لذت میبرم
    حس خیلی خوبیه وقتی وقت میذاری و چیزی درست میکنی که باعث میشه بقیه با تستش به وجد بیان
    پاسخ:
    مث اینکه باید به فکر کلاس آشپزی رفتن باشم
    وقتی حوصله داشته باشم خیلی مایه میزارم واسه درست کردن...ولی این مواقعی که " حوصله دارم" کم پیش میاد!
  • فاطمه (خودکار بیک)
  • من اصلا این روزا حوصله ی چیزی خوردنو ندارم :|
    پاسخ:
    مث من! 
    +افتادن فشار و ضعف کردنم هم ناشی از اینه  :|
    فک کنم به خاطر این باشه که یه مدت پیش ماه رمضون بوده و هنوز از حال و هوای غذا نخوردنش بیرون نیومدیم
    خیلی میخورمممم خیلییییی
    طبعا مجبور میشم خیلیم بپزم خییییلی :دی
    پاسخ:
    اوهو!
    بابا آشپز! 
    بابا چف!
    مهمونمون کن  :دی
    من عاشق آشپزی و غذا خوردن و کلا هرچی به این حیطه مربوط میشه هستم
    پاسخ:
    من خوردن رو عاشقم...پختن چیه؟! چی؟ ها؟ وات؟! :))
  • محمود بنائی
  • دنیا بدون لذت های نفسانیش که اصلا معنی نداره! مثل همین غذا خوردن که ظاهرا برای شما لذت بخش نیست :)
    در ضمن من آشپزی را دوست دارم و اگه شرایط محیا باشه حتما خودم غذا درست میکنم. آرزوم اینه که سرآشپز یک رستوان فرانسوی میشدم بعد غذای ایرانی سرو میکردم.
    پاسخ:
    رستوران فرانسوی با غذاهای ایرانی!

    +اصن مرد باید آشپزی بلد باشه! اصن باید یه آشپز تمام باشه
    اصن این مرده که باید آشپزیش خوب باشه...!
    والا
  • نیمه سیب سقراطی
  • من در به در آشپزی ام ، خیلی کیف میده خیلی ی ی ی :)
    پاسخ:
    :/
    اتفاقا داشتم الان اینستامو چک میکردم ...یه پیج آشپزی هست یهو دلم خواست غذاهاشو...
    شاید علاقه مند شدم، باید فکر کنم!
    بعد اون وقت رفتین تغذیه خوندین؟؟؟
    پاسخ:
    اوهوم :)
    ولی خب ربطی که نداره! اسمش یکم منحرف کننده س فقط!
    تغذیه در اصل یه رشته ی پیراپزشکیه که کارش هم نهایتا توی بیمارستان، مطب شخصی یا بعضا کارخونه یا ورزشگاه هاس که با رژیم های غذای و ... سرو کار داره...
    +ولی بازم ود نهاااایت با غذا درگیره! :دی
    منم فقط به مرحله خوردن غذا علاقه دارم !!!
    پاسخ:
    تعجب نمیکنم...این علاقه در آقایون طبیعیه کاملا!
    یعنی من هر لحظه و هر ثانیه بیشتر به این ایمان میارم که مرد ها شکمی اند . شاید شکمو نباشند ولی شکمی اند :دی. ( فک کنم فقط خودم فهمیدم چی گفتم :دی. ) .
    پاسخ:
    یه چیزایی رو آدم فقط خودش میفهمه!
    با اینکه فک کردی متوجه نشدم ولی بابد بگم که کاملا درک کردم حرفتو!
  • مهندس جنین
  • ناهارو چه کردی؟! خاطره‌ای منقول از تورنادو :دی
    پاسخ:
    :)))))) چند روزه موقع ناهار خوابم من!
  • ♛ ♛ آرین ♛ ♛
  • بنده به عنوان یک نمونه مذکر زنده باید بگم که آدمی کم غذا ولی پر زحمت هستم. یعنی غذا که میخوام، ولی نه هر غذایی.
    ایده جالبی بود که غذا نخوریم، ولی توازن دنیا کلا به هم میریخت اونطوری.

    پاسخ:
    اینکه تو گفتی یعنی بد غذایی!
    من خودم وقتی دانشگام هررررچی باشه میخورم ولی وقتی میام خونه بد غذا میشم! به قول دوستی که فرمودن چون میدونی تو خونه یکی هست نازتو بکشه!

    فقط یه لحظه به ذهنم رسید کار کردن با انرژی خورشیدی ...
    مامانم یه استادی داشت میگفت کاش میشد یه روز غذا خورد و به اندازه ب 3 روز سیر بود!
  • مهندس بهشت
  • غذا پختن بهم آرامش میده خصوصا دستمم خالی باشه

    پاسخ:
    بابا کدبانو! ؛)
    ازغذاپختن متنفرم اصلا این پست رودیدم حس کردم من نوشتمش!  همیشه فک میکنم کاش ماهم مثل ابن وسایل الکترونیکی شارزی بودیم ونیازنبود این همه وقت صرف کنیم وراحت میرفتیم وشارز میشدیم
    پاسخ:
    اوهوم :)
    شارژی...برقی...نوری...! هرجی اصن! :))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی