بوس
جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۲ ق.ظ
ما یه دوستی داشتیم توی خوابگاه،جدای از روی اعصاب بودنش آدم همچین بدی ام نبود!
یکی از تفریحاتش این بود که آخر شب میرفت یه رژ قرمز و پررنگ میزد و میومد یکی یکی لپ هممونو میبوسید!
هممون یکی یه مارک لب قرمز روی لپمون بود!
+وای به وقتی که حواسمون نبود و میرفتیم میخوابیدیم! بالش همه ش لب لبی میشد!
+امشب وقتی خواهر کوچیکه اومد منو بوسید و چای لباش موند روی صورتم یادش افتادم...
با ظریف بینی و نکته سنجی پدر!! "علاوه بر"به " جدای از" تغییر یافت :)
+همونطور که در جواب یکی از کامنت ها گفتم:جاش باید بمونه روی صورت ته ریش دار و یقه ی سفید!
اینو ببینین :)
- ۹۴/۰۴/۲۶