مادر شوعر و دیگران!
اینکه مادر شوهر آدم سنش 80_90 سال باشه و شوهر آدم بچه ی آخر باشه و همه ی خواهر و برادرای بزرگ ترش هم ،همه سر خونه زندگیشون باشن و مشغول و درگیر...خیلی بده!
اول زندگی یه دختر جوون اینا خیلی بده! مادر شوهر باید جوون تر باشه(ماکزیمم سن 50 و خورده ای سال) که آدم وقتی بچه دار شد بتونه لااقل یکی دو روز اگه کار داشت و گرفتار بود واسه چند ساعت بچه رو بزاره پیش مادر شوهر...!
و اینکه خب آدم هر چی پیر تر میشه نق نقو تر و بدخلق تر میشه،مخصوصا اگر مادر شوعر باشه! (آیکون خباثت!!)
بعدشم اگه آخر آخرای زندگیش باشه (خدایا منو ببخش! ولی خب "ما از اوییم و به سوی او باز میگردیم"!) که هی باید دلت بلرزه و هی به این فک کنی که اون بین من و اونا کیو انتخاب میکنه! و ازونجایی که کلا خانوما از حسادت رنج میبرن هی و همیشه،اینکه بگه اونا، کلمه ای بس ثقیل و کمرشکنه برات!
حالا اگر شریک زندگانی شما هم نهمین (9 امین!) فرزند خانواده باشه و چشم همه علی الخصوص خواهر شوعر ها و پدر و مادرش بهت باشه نه تنها فقط مال تو نیست،بلکه مال حداقل (مینیمم!)10 نفر دیگه س!(یعنی همون 8 نفر خواهر و برادر+ 2تا پدر و مادرش!)
بعدش بدتر اینکه برادر زاده ها و خواهر زاده های شوهرت ازش بزرگ تر باشن! یه خونواده ی فوق العاده شلوغ و سن بالا!
+یهویی نوشت!
خودم خنده م میگیره ازین پست! :))))
+توهینی به هیچ شخص حقیقی و حقوقی نشده...صرقا نظر منه این
- ۹۴/۰۴/۲۳