زیزیگلو

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر...

ای خدایی که خالق خرسی
بنده را آفریده ای مرسی!

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مهر ۹۳ , ۱۹:۲۱
    :)
بایگانی

مغازه ی پسر دانشجو

دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۵۳ ق.ظ

میگه جهرمی بودی؟ میگم نه! میگه لهجه ت شبیه جهرمیاس! یا شایدم چون من دیروز جهرم بودم اینطوری فکر میکنم! 

+کلن میخواست بگه من جهرم بودم!!


میگه وسایلت سنگین نیست؟

میگم نه!

+خیلی سنگین بود! مردم تا اوردمشون خوابگاه! حالا سنگینم نباشه...اگه مرررردی بیا کمک!


+میگن لهجه م با همشون فرق میکنه...من اصن "اووووو" نمیگم :|

تازه من معتقدم لهجه ندارم، ولی اونا معتقدن که آخر حرفامو میکشم :|


+مغازه ی پسر دانشجو: پسره یکی از دانشجوهای دانشگامونه و توی یه مغازه نزدیکیای خوابگاه کار میکنه.بچه خوبیه. اسمشو گذاشتم پسر دانشجو، از ترم پیش بچه ها به این اسم صداش میزنن.چند وقت پیش کشف شد اسمش امیده.هر بارم حال جوجه مونو میپرسه.از این جعبه گرفتیم واسه جوجه

  • . زیزیگلو

نظرات  (۴)

د بیا...
به به
لهجه داری خودت نمی فهمی
پاسخ:
نه والا، متوجه نبودم تا الان!
ای جاااااان! تو خوابگاه جوجو دارین؟!!!!! ^___^
پاسخ:
یس آف کورس!
داشتیم کلی هم باهاش بازی میکردیم...بردنش!
الان واسه خودش مردی شده!
خو لهجه داشته باشی مگه چیه؟ هر کی گفت، بگو اصالت دارم که لهجه ام رو حفظ کردم.. مثل شماها بی اصالت نیستم که همه گذشته خودتون رو خاک می کنید مبادا کسی بفهمه کی هستید! والااااا :دی
از اتفاق من کاشونی حرف می زنم اونم غلیـــــــــــــــــظ.. اونقدر غلیظ که خود کاشونی ها گاهی حرفامو متوجه نمی شن :)))
پاسخ:
اتفاقا لهجه داشتن خیلی هم خوبه و همون اثالت و این حرفا که گفتی...
منتهاش من نمیدونم لهجه م کجاییه! و شبیه لهجه ی همشهریام نیست! هر دفعه هم هرکی یه شهری رو به لهجه م نسبت میده!

+من عاشق کاشونیام!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی