در حرف نگنجد غم درماندگی ما
شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ق.ظ
«برجی نشست و قامت تهران خمیده شد
اسباب غم، دوباره سر سفره چیده شد
فریاد آتش است، به هر جا که می روی
چندین فرشته بین مه و دود دیده شد!»
«برجی نشست و قامت تهران خمیده شد
اسباب غم، دوباره سر سفره چیده شد
فریاد آتش است، به هر جا که می روی
چندین فرشته بین مه و دود دیده شد!»
حال و هوای شهرمون غمگین و تاریکه
بغضم گرفته، این خبر چه ناگهانی بود
تاوانِ بی تدبیریِ کی رو دارن میدن؟
اونها که تنها جرمشون #آتش_نشانی بود ...
کامل غلامی